فقه دوره صفوی (907ـ1135) از نظر گرایشهای حاکم بر آن و مکتبهایی که در طول این دو قرن و نیم بلکه تا نیم قرن پس از آن بر محیط علمی شیعی حکمفرما بود به سه بخش جدا تقسیم میگردد که گرچه از نظر تاریخی پس از یکدیگر به وجود آمدهاند لیکن در سیر زمان و در ادامه کار،در کنار یکدیگر فعالیت خویش را انجام داده و پیگیری مینمودهاند: 1.مکتب محقق کرکیـمحقق دوم علی بن حسین بن عبد العالی کرکی (م 940) از شخصیتهای بزرگ فقه شیعه است که در سیر تکاملی آن نقشی مهم داشته و به خصوص در استوار ساختن مبانی فقه کوششهای اساسی نموده است. فقه کرکی از دو نظر با فقه دورههای پیشتر فرق دارد.یکی آن که او با قدرت علمی خویش مبانی فقه را مستحکم ساخت.مشخصه عمده فقه او استدلالات قوی در هر مبحث است.او هم دلایل و براهین نظرات مخالف را به نحو عمیق و دقیق مطرح ساخته و هم نظر خود را در هر مورد با استدلال محکم به کرسی نشانده است.در مکتبهای پیشتر استدلالات فقهی چنین قوی نبوده و به خصوص در مواردی که چند استدلال برای یک مطلب آورده میشد استدلالات ضعیف و سطحی،فراوان به چشم میخورد.این نکته مخصوصا در آثار برخی از فقهاء مشهور به خوبی جلب توجه میکند . فرق و مشخصه دیگر فقه کرکی،بذل توجه خاص به پارهای مسائل است که تغییر سیستم حکومتی و به قدرت رسیدن شیعه در ایران به وجود آورده بود.مسائلی از قبیل حدود اختیارات فقیه،نماز جمعه،خراج و مقاسمه و نظائر آن که پیش از این تغییر به خاطر عدم ابتلاء،جای مهمی در فقه نداشت اکنون مورد توجه بسیار قرار میگرفت.کرکی شخصا این مسائل را در آثار فقهی خود مانند جامع المقاصد و تعلیق الارشاد و فوائد الشرائع به تفصیل مورد بحث قرار داده و در برخی از آنها رسائلی مستقل نیز نوشته است. بیشتر فقهاء و مجتهدان شیعه پس از کرکی تا پایان دوره صفوی متأثر از روش فقهی او بودهاند چه مجموعه حقوقی عمیق و متین او را با استدلالات قوی و محکم در برابر خود داشتهاند .مشهورترین این فقیهان که نام و آراء ایشان در مآخذ فقهی نقل میشود عبارتند از: حسین بن عبد الصمد عاملی (م 984) نگارنده العقد الطهماسبی و رسائل فقهی دیگرعبد العالی بن علی بن عبد العالی کرکی (م 993) نگارنده شرح ارشادبهاء الدین محمد بن حسین عاملی (م 1030) نگارنده مشرق الشمسین و حبل المتین و اثنی عشریات و مجامع عباسی. میر داماد،محمد باقر بن شمس الدین محمد استرابادی (م 1040) نگارنده شارع النجاهسلطان العلماء،حسین بن رفیع الدین محمد مرعشی (م 1064) نگارنده حاشیهای بر الروضه البهیهمحقق حسین بن جمال الدین محمد خوانساری (م 1098) نگارنده مشارق الشموسجمال الدین محمد بن حسن خوانساری (م 1125) نگارنده حاشیهای بر الروضه البهیهفاضل هندی،محمد بن حسن اصفهانی (م 1137) نگارنده کشف اللثام و المناهج السویه2.مکتب مقدس اردبیلیـمحقق احمد بن محمد اردبیلی (م 993) نگارنده مجمع الفائده و البرهان و زبده البیان در فقه روشی کاملا مستقل و مخصوص به خود داشت که مکتبی خاص به وجود آورد.مشخصه کار او اتکاء بر فکر و اجتهاد تحلیلی و تدقیقی بدون توجه به آراء و انظار پیشینیان بود.او اگرچه در اساس فقه تغییر و تحولی به وجود نیاورد لیکن دقتهای خاص و موشکافیها،و روش آزاد و شجاعت حقوقی او مکتب وی را کاملا ممتاز ساخت. گروهی از بهترین فقهاء این دوره پیرو روش اردبیلی و دنبالهرو او هستند که مشهورترین آنها این چند نفرند: محمد بن علی موسوی عاملی (م 1009) نگارنده مدارک الاحکام و هدایه الطالبینحسن بن زین الدین عاملی (م 1011) نگارنده معالم الدین و منتقی الجمان. عبد الله بن حسین شوشتری (م 1021) نگارنده جامع الفوائد (1) محمد باقر بن محمد مؤمن سبزواری،محقق (م 1090) نگارنده کتاب کفایه الاحکام و ذخیره المعادنام ملا محسن فیض کاشانی،محمد بن مرتضی (م 1090) نگارنده الوافی و معتصم الشیعه و مفاتیح الشرائع را نیز باید به فهرست بالا افزود چه او اگرچه پیرو مکتب اخباری بود لیکن روش آزادیخواهانه مقدس اردبیلی را میپسندید و در فقهاخباری خود از همین روش حقوقی پیروی مینمود.از این رو در بسیاری موارد که مقدس با فقهاء پیشین شیعه اختلاف نظر دارد او نیز مانند پیروان مقدس به خصوص سبزواری و صاحب مدارک با وی همفکر است (2) .صاحب جواهر،محمد حسن بن محمد باقر نجفی،فقیه بزرگ شیعی که روش متهورانه و آزاد این فقیهان و بیاعتنائی آنان را به آراء و افکار پیشینیان نمیپسندد از فیض و سبزواری و صاحب مدارک به اتباع المقدس تعبیر میکند. علامه محمد باقر بن محمد تقی مجلسی (م 1110) نگارنده مرآت العقول و بحار الانوار نیز به آراء و بیانات اردبیلی و صاحب مدارک علاقمند بوده و از آن دو در آثار خود بسیار نقل نموده است. 3.اخباریانـمکتب اهل الحدیث چنان که پیشتر دیدیم در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم به دست متکلمان شیعی در هم کوبیده شد.با این همه معدودی از هواداران آن در گوشه و کنار باقی ماندند که فعالیتی نداشتند و به همین دلیل نیز کسی کاری به کار آنان نداشت.تا آن که در اوائل قرن یازدهم بار دیگر این مکتب به وسیله محمد امین استرابادی (م 1036) با نگارش کتاب الفوائد المدنیه تجدید حیات یافت. این گرایش که این بار با نام سابقهدار دیگر خود اخباری شناخته میشد مانند سلف خویش روش اجتهاد و تفکر تعقلی و تحلیلی را در فقه شیعی محکوم مینمود و به پیروی از ظواهر احادیث مذهبی دعوت میکرد.امین استرابادی در کتاب مزبور با استدلالاتی حجیت عقل را برای کشف حقائق مورد تردید قرار داد و اصول فقه شیعی را که بر اساس استدلالات و تحلیلات عقلی بنا گردیده است به شدت رد کرد.این گرایش از نظر مبانی و معتقدات تقریبا برابر بود با گرایش افراطیتر مکتب اهل الحدیث که تمامی احادیث مذهبی را معتبر میپنداشت و قدرت نقادی درست همان احادیث را نیز فاقد بود (3) . گرایش اخباری از دهه چهارم قرن یازدهم در نجف و سایر مراکز علمیبین النهرین نفوذ کرد و به زودی مورد پیروی بیشتر فقهاء آن سامان قرار گرفت (4) .سپس در ایران نیز به مرور از میانه و نیمه دوم قرن مزبور هوادارانی یافت و بسیاری از فقهاء در شهرستانهای مختلف از آن جانبداری کردند (5) .حوزه اصفهان که بزرگترین مرکز علمی شیعه در آن ادوار بود بیشتر در دست اصولیان بود هر چند مجلسی اول متمایل به اخباریگری بود (6) و مجلسی دوم خود میگوید که روش او حد وسطی میان اخباریان و اصولیان است (7) .زین الدین علی بن سلیمان بن درویش بن حاتم قدمی بحرانی (م 1064) این گرایش را از ایران به بحرین برد (8) .در آن ادوار کار این گرایش هنوز به افراط زیاد نرسیده بود.با این همه درگیری میان اخباریان و اصولیان از اواخر همین قرن پدیدار گردید (9) . اخباریگری از دهههای نخستین قرن دوازدهم بر همه مراکز علمی شیعه در ایران و عراق غلبه کرد و چند دهه فقه شیعی را در تصرف انحصاری خود داشت.تا در نیمه دوم این قرنـچنان که اندکی بعد خواهیم دیدـمجددا در برابر گرایش اصولی به سختی شکست خورد و از میدان بیرون رفت.مرکز اصلی این گرایش در این دوره بحرین بود و پس از زوال اخباریگری در ایران و عراق،همچنان در آن منطقه باقی ماند که تا به امروز در آن دیار مسلط و متبع است. فقهاء اخباری که در نیمه دوم قرن یازدهم تا پایان قرن بعد صاحب انظاری مخصوص به خود بوده و در فقه نام بردارند تنی چند بیش نیستند که از آن میان ملا محسن فیض کاشانی و یوسف بن احمد بحرانی نگارنده الحدائق الناضره (م 1186) با داشتن روشی معتدل مقامی ارجمند دارند.محمد بن الحسن الحر العاملی (م 1104) نگارنده وسائل الشیعه نیز از بزرگان پیروان این روش است. نام چند تن دیگر از سرآمدان گرایش اخباری چنین است:خلیل بن غازی قزوینی (م 1088) نگارنده دو شرح بر کافینعمت الله بن عبد الله جزائری (م 1112) نگارنده غایه المرام و کشف الاسرارسلیمان بن عبد الله بحرانی ماحوزی (م 1121) عبد الله بن صالح سماهیجی بحرانی (م 1135) پینوشتها: 1.این فقیه خبر واحد را حجت نمیدانسته است.ببینید روضه المتقین 1: .202.به عنوان یک نمونه رجوع شود به جواهر الکلام 16: .713.ببینید الفوائد العتیقه بهبهانی:436ـ438/روضات 1:127ـ .1304.ببینید لوامع صاحبقرانی 1:16/روضات 1: .1375.ببینید روضه المتقین 1: .216.لوامع صاحبقرانی 1:16 و 30/روضات 1:136ـ137 و 2: .1197.رساله سیر و سلوک مجلسی دوم:53 ر.نیز ببینید زاد المعاد:557ـ558 ذیل سخن از خمس و انفال (نیز حدائق 12:268 که همین عبارت مورد استناد را از زاد المعاد ترجمه و نقل کرده است) . 8.لؤلؤه البحرین:13/قصص العلماء:277/ذریعه 15:76.مقصود از بحرین طبعا مدلول قدیم این نام است. مرکب از جزیره بحرین و منطقه قطیف و احساء در شمال شرقی شبه جزیره عربی. 9.ببینید روضات 1:134ـ135.نیز رساله السهام المارقه شیخ علی نواده شهید دوم:7 پـ10 ر . زمین در فقه اسلامی ص 66حسین مدرسی طباطبایی