معارف اسلامی

زهد و پرهیزکاری امام رضا (ع)

سبک زندگی امام رضا علیه السلام (زهد و پرهیزکاری)

در روزگار امام‌رضا(ع) تعالیم صوفیه در خراسان و دیگر ایالات رواج یافته و جمعی از مشایخ همچون شقیق بلخی(م194ق) شاگرد ابراهیم ادهم، مریدانی را در حلقه صحبت خود می‌پرورد و با مفاهیمی همچون زهد، پرهیز از دنیا، قناعت و زندگی سخت آشنا می‌ساخت.

هنگام حضور امام در خراسان، گروهی از صوفیه نزد آن حضرت رفتند و گفتند انتخاب ایشان به عنوان فردی از اهل بیت به ولایت امر و امامت امت از سوی مأمون انتخابی شایسته بوده است؛ زیرا امت نیازمند کسی است که غذای ناگوار بخورد، لباس درشت بپوشد، الاغ سوار شود و به عیادت مریض برود. اما امام که زهد را در این ظواهر نمی‌دید، فرمود: یوسف پیامبر قبای دیبای زربافت می‌پوشید و بر اریکه فرعونی تکیه می‌کرد و فرمان می‌راند. خواسته واقعی از امام و رهبر، قسط و عدل است و اینکه در گفتار صادق و در حکومت دادگر باشد و چون وعده‌ای کند، وفا نماید. راستی که خدای تعالی لباس و خوراکی را حرام نکرده است.

آنگاه امام آیه 32 سوره اعراف را تلاوت فرمود که: ای پیامبر بگو زیورهایی را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و روزی‌های پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده است.

گفته شده است معروف کرخی(م200ق) از مشاهیر صوفیه از موالی امام‌رضا(ع) بود و به دعوت آن حضرت از آیین مسیحی به دین اسلام گروید و پس از آن پیوسته در خدمت آن حضرت بود.

امام(ع) به رفتار یاران و غلامانش توجه داشت و در اصلاح خطاهای آنان می‌کوشید. روزی غلامش میوه‌ای را نیم‌خورده به دور انداخت. امام فرمود: سبحان‌الله! اگر شما از این میوه بی‌نیاز هستی چه بسا افرادی که به آن نیازمندند. آن را به نیازمندان بدهید.

امام رضا(ع) دنیای فریبنده و پرتجمل را به چیزی نمی‌گرفت. هنگامی که در خراسان بود، در روز عرفه همه‌ مال خود را در میان مردم قسمت کرد. چون فضل بن‌سهل گفت، این زیانکاری است، امام فرمود: بلکه عین غنیمت است.

امام رضا(ع) پیوسته یاد آخرت را در دل خویش زنده می‌داشت. چون از امام پرسیدند: چگونه صبح کردی؟ فرمود: با عمر کاسته و کردار ثبت شده و مرگ بر گردن ما و دوزخ دنبال ما است و ندانیم با ما چه شود.

امام‌رضا(ع) میهمان را به کار وانمی‌داشت و به علاوه به بهترین گونه در احترام او می‌کوشید. یک‌بار برای آوردن احمد‌بن محمد بزنطی، از یاران خاص خود مرکب خویش را فرستاد. چون بزنطی آمد، تا پاسی از شب را با امام گذراند و از امام پرسش می‌کرد و امام جواب می‌گفت. سپس هنگام خواب، امام فرمود تا رختخواب خویش را برایش پهن کردند. امام که احساس کرد بزنطی گمان‌هایی در سر می‌پرورد، به وی فرمود که مبادا این کارها را مایه فخر و مباهات خود قرار دهی؛ برای خدا تواضع کن تا خدا مقامت را بلند گرداند.

منبع: نگاهی به شیوه زندگی و سلوک دینی امام‌رضا(ع)، مرضیه محمدزاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا