معارف اسلامی

معنای واژه خلق

واژه خلق به چه معناست؟

«خلق» در اصل به معناى اندازه گیرى کردن مستقیم است؛ از آنجا که آفرینش، نوعى اندازه گیرى در تمام جهات، را به همراه دارد، این واژه به مسأله آفرینش و ابداع، اطلاق شده است. این واژه همچنین در مورد ایجاد چیزى از چیز دیگر نیز به کار می رود. بدیهى است خلقت به معناى ابداع و ایجاد از عدم، مخصوص خداست. ولی معناى دوم درباره غیر خدا نیز صادق است. این واژه گاهى به معناى «دروغ» نیز آمده است. در مقائیس اللّغه براى «خلق» دو ریشه ذکر شده؛ یکى اندازه گیرى، و دیگرى صاف و نرم بودن.

«خلق» در اصلبه معناى اندازه گیرى کردن مستقیم است؛ و از آنجا که ایجاد چیزى بدون سابقه و بدون اصلو مادّه، نوعى اندازه گیرى در تمام جهات، را همراه دارد، این واژه به مساله آفرینش و ابداع، اطلاق شده است.
این واژه همچنین در مورد ایجاد چیزى از چیز دیگر نیز به کار می رود؛ مانند: «خَلَقَ الاِْنسَانَ مِنْ نُطْفَه»؛ (انسان را از نطفه بى ارزشى آفرید).(1)
بدیهى است خلقت به معناى ابداع و ایجاد بعد از عدم، تنها مخصوص خدااست؛ و لذا این نوع خلقت از غیر او نفى شده است. آنجا که می فرماید: «اَفَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لاَّ یَخْلُقُ اَفَلاَ تَذَکَّرُونَ»؛ (آیا کسى که می آفریند و ابداع می کند با کسى که چنین نمی کند یکسان است؟ آیا متذکّر نمی شوید؟)(2)
ولى معناى دوم (ایجاد چیزى از چیز دیگر، و اندازه گیرى براى این کار) درباره غیر خدانیز صادق است؛ و آیه«فَتَبَارَکَ اللهُ اَحْسَنُ الْخَالِقِینَ»؛ (پس بزرگ و پر برکت است خدایى که بهترین آفرینندگان است!)(3) ناظر به همین معنا می باشد.
این واژه گاهى به معناى دروغنیز آمده؛ شاید از این نظر که انسان به هنگام دروغگفتن، چیزى را که واقعیت ندارد در سخن خویش ایجاد می کند.
در مقائیس اللّغه براى «خلق» دو ریشه ذکر شده؛ یکى اندازه گیرى، و دیگرى صاف و نرم بودن، و لذا یک سنگ صاف و نرم را صخره خلقاء می گویند؛ و نیز از همین جا به اشیاى کهنه که با گذشت زمان صاف و نرم شده است واژه «خَلَق» (بر وزن شفق) اطلاق می شود. ولى «اخلاق» که به معناى صفات و سجایاى ثابت آدمی است از معناى اوّل یعنى اندازه گیرى گرفته شده است؛ چرا که ابعاد و اندازه هاى شخصیت و روح انسان ها را معیّن می کند.(4)

پی نوشت:
(1). سوره نحل، آیه 4.
(2). همان، آیه 17 .
(3). سوره مؤمنون، آیه 14 .
(4). گردآوری از کتاب: پیام قرآن‏، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران‏، 1386 هـ. ش‏ ، ج 3، ص 61.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا