مقالات

فقه شیعه در دوره متکلمان

مکتب اهل الحدیث که چنانکه دیدیم در اوائل دوره غیبت صغری تا نیمه دوم قرن چهارم بر محیط علمی و مراکز فرهنگی شیعه کاملا چیره شده و حکمروایی بلا منازع داشت،در دهه‏های اخیر قرن مزبور با پیدایش قشری جدید از متکلمان زبر دست و نیرومند زیر فشار قرار گرفت و تحت تأثیر انتقادات شدید وکوبنده آنان روز به روز تضعیف شد تا جایی که تقریبا به صورت کامل از میان رفت. شخصیت برجسته‏ای که توانست این موفقیت را برای گرایش کلامی و عقلی شیعی به دست آورد متکلم و حقوقدان برجسته شیخ مفید،ابو عبد الله محمد بن محمد بن نعمان بغدادی،ابن المعلم (م 413) بود (1) .او بر احمد بن محمد بن جنید اسکافی،محمد بن علی بن بابویه قمیـصدوق،جعفر بن محمد بن قولویه،احمد بن محمد بن علی بن داود قمی و ابو الحسین علی بن وصیف الناشی شاگردی کرده (2) و بنابراین با هر سه مکتب فقهی رایج در قرن چهارم آشنایی درست یافته بود. او برای گشودن راه استدلال و تعقل در کلام و فقه شیعی چاره‏ای جز انتقاد سخت و خشن از روش قشری و متحجر اهل الحدیث در برابر خود ندید و از این رو کوشید تا با ضربات کوبنده‏ای تسلط و حاکمیت قشریگری را بر محیط علمی و جامعه مذهبی شیعه در هم بشکند،و سرانجام نیز در کار خود به طور کامل توفیق یافت.گویا یک عامل اساسی در موفقیت او آن بود که محدثان قمـکه سردمدار و پرچمدار مکتب اهل الحدیث بودندـدر مورد امامان نظرات خاصی داشتند و نسبت دادن هر گونه امر غیر طبیعی و فوق العاده را بدانان غلو و انحراف مذهبی تلقی می‏نمودند (3) تا آنجا که معتقد بودند اگر کسی پیامبر را مصون از فراموشی یا اشتباه بداند غالی و منحرف است (4) .مسأله‏ای که با نام سهو النبی در اصطلاح کلامی شیعه شناخته می‏شود و بیشتر محدثان و اخباریان متأخر شیعی و برخی از مجتهدان نیز در این مسأله همانند محدثان صدر اول می‏اندیشیده‏اند (5) . روشن است که این گونه نظرات برای شیعیان عادی که معمولا مقام الهی‏پیشوایان خود را بسی فراتر و والاتر از این حد می‏شناختند چندان دوست داشتنی نبود،و مفید به خصوص از این گونه فرصت‏ها برای درهم شکستن قدرت مخالفان به نحو اکمل استفاده کرد. او با آن که نزد صدوق درس خوانده و شاگرد وی شمرده می‏شد در چندین اثر خود او را که سرآمد قمیان (6) و رئیس محدثان (7) بود به شدت مورد حمله قرار داد.در رساله تصحیح الاعتقاد که شرح رساله اعتقادات صدوق است،در مسائل سرویه (8) ،در رساله جواب اهل الحائر و رسائل دیگر عقائد و آراء او را مورد انتقاد شدید قرار داد .به خصوص در رساله اخیر با عباراتی چنان تند به او تاخت (9) که برخی از دانشمندان در صحت نسبت آن به مفید تردید کرده‏اند (10) و برخی دیگر آن را به شریف مرتضی نسبت داده‏اند (11) یا از شخصی ثالث دانسته‏اند (12) .گرچه روشن است که این رساله از مفید است (13) و بسیاری از مطالب آن عینا همان هاست که در آثار دیگر وی به خصوص تصحیح الاعتقاد (14) نیز دیده می‏شود. از این حملات و انتقادات تند و تیز،و اعتراضات دیگر او به روش اهل الحدیث (15) ،بر می‏آید که کار محدثان به جایی رسیده بود که مفید برای نجات علمی و فکری شیعه چاره‏ای جز چنین خشونت و شدت عمل در برابر آن نمی‏دید (16) .او کتابی نیز در رد مکتب اهل الحدیث با نام مقابس الانوار فی الرد علی اهل الاخبار نگاشته بود (17) .شریف مرتضی نیز در قلع و قمع محدثان و مکتب آنان نقشی مهم داشت.او در بسیاری از آثار خود از جمله جوابات المسائل الموصلیه الثالثه (18) و رساله فی الرد علی اصحاب العدد (19) و رساله فی ابطال العمل باخبار الآحاد (20) بر آنان سخت تاخت و همگی محدثان قم را به فساد عقیده و انحراف مذهبی متهم ساخت (21) .جز آن که درباره صدوق روش معتدل در پیش گرفت و حساب او را از دیگران جدا نمود. حملات مفید و مرتضی و دیگر متکلمان شیعی در نیمه نخستین قرن پنجم به زوال و انقراض مکتب اهل الحدیث انجامید (22) .از این کشمکش سخت میان دو مکتب شیعی در برخی از مآخذ قدیم سخن رفته (23) که اصحاب الحدیث را با اصطلاح اخباریه و گرایش متکلمان را با اصطلاحاتی از قبیل معتزله و کلامیه یاد کرده‏اند (24) .همچنان که مفید و شریف مرتضی نیز از مکتب متکلمان و محققان در برابر مکتب اصحاب الحدیث یاد می‏کنند (25) .لیکن در مآخذ شیعی متأخرتر از هواداران این مکتب معمولا با اصطلاح اصولیه تعبیر می‏شود (26) . مفید فقه را نزد جعفر بن محمد بن قولویه از فقهاء مکتب واسطه فرا گرفته (27) و با سایر روشهای فقهی روزگار خود نیز چنان که دیدیم آشنایی یافته بود.لیکن به حکم گرایش کلامی خود ناگزیر شخصا شیفته روش ابن ابی عقیل بود (28) که میراث فقهی او الگوی کلی برای مکتب متکلمان به شمارمی‏رفت. فقه متکلمان چنان که پیش‏تر ذیل سخن از روش فقهی ابن ابی عقیل اشاره شد بر قواعد کلی قرآنی و احادیث مسلم و مشهور استوار بود و روایاتی را که شیعیان از امامان خود نقل می‏کردند لیکن صحت انتساب آن قطعی نبود (اخبار الآحاد) بی‏اعتبار می‏دانست و به جای آن بر نظریات مشهور و متداول میان شیعه که عمل طائفه بر اساس آن بود (اجماعات) تکیه می‏نمود (29) .استنباط احکام شرعی از منابع مزبور براساس روش استدلالی و تحلیل عقلی انجام می‏پذیرفت که متکلمان به خاطر درگیری روزمره با تفکر و استدلال و بحث و مناظره،با قواعد و شیوه‏های آن به درستی آشنا و در به کار بستن آن ورزیده و ماهر بودند.با این وجود باید توجه داشت که مکتب اهل الحدیث به خاطر آن که مدتی طولانی بر جامعه علمی شیعه حکمفرمائی داشت تأثیرات بسیاری بر طرز فکر کلی پیروان تشیع به جای نهاد که با زوال و انحطاط خود مکتب،آن آثار از میان نرفت و به صورت اجزاء و عناصر ثابت فکر شیعی درآمد.اختلافاتی که گاه در برخی مسائل میان بینش شیعی در دوره حضور امام و دوره‏های متأخرتر دیده می‏شود از همین حقیقت سرچشمه می‏گیرد.برخی دو گونگی‏ها میان مکتب متکلمان در قرن پنجم با مکتب متکلمان زمان حضور مانند فضل بن شاذان نیز از همین راه قابل توجیه است. مشخصه اصلی مکتب متکلمان به شرح بالا،تأکید آنان بر عدم اعتبار احادیث به خودی خود بود .مفید (30) ،مرتضی (31) و شاگردان آن دو (32) همه بر این نکته تکیه کرده‏اند.سه فقیه بزرگ در این دوره فقهی که فقه هر یک چهره‏ای ممتاز از این مکتب است عبارتند از:ـمفید،محمد بن محمد بن النعمان البغدادی (م 413) ،نگارنده رسائل فقهی متعدد و متونی همچون المقنعه و الاعلام فیما إتفقت علیه الامامیه من الاحکام . 2ـشریف مرتضی،علی بن الحسین الموسوی (م 436) ،نگارنده الانتصار و المسائل الناصریات،و مجامیعی در سؤالات و اجوبه فقهی،و رسائل فقهی بسیار،و شاگرد مفید. 3ـابو الصلاح تقی الدین بن نجم الدین الحلبی،شاگرد مرتضی (م 447) ،نگارنده کتاب الکافی فی الفقه. این سه دانشمند هر یک دارای ابتکاراتی مخصوص خویش هستند (33) . جمعی دیگر از فقهاء این دوره نیز که پیرو همین مکتب و شارح و بازگو کننده انظار آن می‏باشند و در متون فقهی از آنان یاد می‏شود عبارتند از: سلار بن عبد العزیز دیلمی (م 448) ،نگارنده کتاب المراسم العلویه و الاحکام النبویه‏قاضی عبد العزیز بن براج (م 481) ،نگارنده کتابهای المهذب و الجواهر و شرح جمل العلم و العمل‏ابو الحسن محمد بن محمد البصروی،شاگرد مرتضی و نگارنده کتاب المفید فی التکلیف‏ابو الفتح محمد بن علی کراجکی (م 449) پی‏نوشتها: 1.امین استر ابادی: .302.اقبال سید بن طاوس:5 به نقل از لمح البرهان خود مفید/فهرست شیخ:89ـ90 و 134 و 136 و .1573.ببینید تنقیح المقال مامقانی،مقدمه:212،5:84 و .2404.صدوق،من لا یحضره الفقیه 1:234ـ235/روضه المتقین 2:451ـ452 که آن را به کلینی هم نسبت داده است. 5.انوار نعمانیه 3:131،4:35ـ40.در مجتهدان متقدم،طبرسی نگارنده مجمع البیان هوادار این نظر است.ببینید مجمع البیان:181 (نیز ببینید 4:317) ،نیز ابو علی:45.در متأخران،مجلسی اول در این مسئله مردد است (روضه المتقین 2:453) . 6.فهرست شیخ: .1577.حدائق 1: .1708.المسائل السرویه: .2229.ببینید از جمله صفحات 112 و 116 و 118 و 120.نیز انوار نعمانیه 4:34ـ35 و کشکول بحرانی 1:218ـ .21910.در المنثور 1:100.نیز ببینید«~ Macdermott ~»،ص .4111.انوار نعمانیه 4:34/بحرانی،کشکول 1:218ـ .21912.ذریعه 5: .17613.کشف القناع:211/تستری،رساله فی سهو النبی:2.نیز ببینید بحار 17:123 و 110:165 و .16714.تصحیح الاعتقاد مفید:156 و 160 و 178 و 182ـ183 و 186 و 211 و 222 دیده شود. 15.از جمله در المسائل العکبریه:59 ر. 16.کشف القناع:205 و .21117.نجاشی:315/ذریعه 21: .37518.جوابات المسائل الموصلیه الثالثه:40 الف. 19.رساله فی الرد علی اصحاب العدد:130 ب. 20.رساله فی ابطال العمل باخبار الآحاد:142 ب. 21.همان مأخذ. 22.النقض: .56823.از جمله ملل و نحل شهرستانی:178.جالب است که صاحب حدائق از اخباریان دوره ششم (قرن 12) تصور می‏کرد که در قرون اولیه با آن که مملو از اخباریان و مجتهدان بود میان آنان برخورد و تعارضی روی نداده بود (حدائق 1:169) . 24.شهرستانی،ملل و نحل:169 و 178/شرح مواقف سید شریف:629/محصول فخر رازی به نقل کشف القناع: .20325.اوائل المقالات مفید:98/التبانیات مرتضی: .226.ببینید از جمله النقض:3 و 178 و 179 و 231 و 235ـ237 و 240 و 272 و 281 و 282 و 284 و 415ـ416 و 459 و 481 و 504 و 506 و 528 و 569/نهایه الوصول علامه:200 پ. 27.نجاشی: .9528.همان مأخذ: .3829.ببینید تألیفات مفید و مرتضی.نیز فقه القرآن راوندی 1:4.این نظر برابر است با نظری که متکلمان دوره حضور مانند فضل بن شاذان داشته‏اند.شیخ طوسی که خود طرفدار حجیت اخبار آحاد است رساله‏ای در رد فضل بن شاذان در این مورد نوشته است (بحر العلوم 3:2؟2/ذریعه 24:287) . 30.رجوع شود به تصحیح الاعتقاد او:179 و 212 و 227ـ229/التذکره باصول الفقه:193/المسائل السرویه:223ـ225/جواب مسائل اهل الحائز:112 و 116.نیز سرائر:409/معارج محقق: .12731.در بسیاری از مؤلفاتش.به عنوان نمونه جوابات المسائل الموصلیه الثالثه 40 الف/الذریعه الی اصول الشریعه:528ـ .55532.از جمله ابو الصلاح حلبی،تقریب المعارف:91 ر/ابن براج،شرح جمل العلم و العمل:170 و 177 و 256/کراجکی،کنز الفوائد:296.نیز ببینید وجیزه بهائی:6/کشف القناع: .44233.به عنوان مثال قطب راوندی در رساله‏ای که در اختلافات فکری مفید و مرتضی نوشته است 95 مسأله کلامی که میان آن دو بر سر آن اختلاف نظر است گردآورده و گفته است که اگر تمامی این اختلافات را ذکر کند کتاب به درازا خواهد کشید. (کشف المحجه:20) . زمین در فقه اسلامی ص 53حسین مدرسی طباطبایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا