ابطه با خدا از حاجت های صادق و ضروری در حیات بشری است. این نوع رابطه فواید زیادی برای آدمی به دنبال دارد، بلکه اساساً زندگی انسان را معنادار می نماید.
سؤال نخست آن است که چرا این رابطه برای بشر ضروری است؟ در این باره چند جهت را میتوان یادآوری نمود:
برای رسیدن به آرامش
آدمی در این دنیای پر از حوادث تلخ و شیرین، زشت و زیبا، عدالت و بیعدالتی، و مانند آن گاهی دچار تردید و حیرت میشود و برای برونرفت از آن نیاز به تکیهگاه و ملجأ و مأمن دارد تا به او تکیه نماید و خود را به آرامش و اعتماد لازم برساند. بیشک تنها حقیقتی که میتواند این آرامش را به انسان بدهد رابطه با خدا متعال است. قرآن کریم میفرماید: «اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلوبُ»۱؛ یعنی این نام و یاد خداست که دلها و قلبها را به آرامش و اطمینان میرساند و موجب تقویت دل میشود و او به واسطه این ارتباط است که روانِ با ثبات پیدا میکند، زیرا آدمی که موجود متحرک است اگر مقصد اصلی خود را به یاد نیاورد، برای او آرامش به دست نخواهد آمد.
برای مهار سرکشی انسان
آدمی گاهی در وضعیتی قرار میگیرد که برای خود بیش از جایگاهی که دارد حساب باز میکند و در صدد است که با هر کس و چیزی مقابله و معارضه نماید و این باعث روحیه استعلا و بلندمرتبگی برای او میشود و او را سرکش بار میآورد، چه اینکه قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى»۲؛ این روحیه سرکش باید مهار شود و تنها راه مهار آن برقراری ارتباط با خداست، زیرا وقتی انسان خود را با آن وجود ازلی مقایسه مینماید – گرچه به نظر دقیق عقلی و شهودی چنین مقایسهای صحیح نیست – خود را مخلوق، کوچک، نیازمند و… میبیند و همواره، خود را مواجه با خدای علی اعلی و عالم، حیّ و قادر مشاهده مینماید. همین مواجهه برای او یک نوع خضوع و خشوع پدید میآورد و او را در مقابل خداوندی که دارای صفات جلال و جمال است سرافکنده میکند و روح سرکشی را در آدمی مهار میکند.
برای نزدیکی به خدای متعال
انسان با توجه به استعدادها و حقایق نهفته، گمشدهای را در خود احساس میکند و لذا به هر کمالی که برسد کمالی برتر در نظرش از دور جلوه میکند و به این ترتیب همواره در تلاش و حرکت و کوشش است تا اینکه خود را به کامل مطلق نزدیک نماید. لذا برای وصول به چنین قربی معنوی که ماهیتی روحانی و نفسانی دارد، به نماز، دعا، نجوی و مانند آنها روی میآورد تا بتواند به کامل مطلق تقرب پیدا کند.
پشتوانه ارزشها
بیشک رابطه با خدای عالم بهترین و مهمترین و لازمترین پشتوانه برای وصول به شخصیت اخلاقی و ارزشی میشود. اگر خدا در زندگی انسان نمیبود ارزشها نابود میشد و بشر به هیچ چیز پایبند نبود. این خداست که عامل و مسبب ارزشها در جوامع بشری است. از این رو رابطه با خدای متعال هم در دفع رذائل و زشتیها و هم در جلب فضیلتها و زیباییهای اخلاقی، اصلیترین نقش را ایفا میکند.۳
پینوشتها
رعد/آیه ۲۸.
علق/آیات ۶ و ۷.
منبع: رهتوشه راهیان نور/دفتر تبلیغات اسلامی حوزهی علمیه قم/قم/مؤسسه بوستان کتاب/چاپ اول/۱۳۸۵ ش/صص ۳۵۵-۳۵۳.