مقالات

شیطان جن است یا فرشته

شیطان جن است یا فرشته؟ اگر جن است، پس چرا در قرآن گفته شده است که: “تمام فرشتگان سجده کردند جز شیطان” و اگر فرشته است، پس چرا در آیه‏ای مشابه گفته شده که تمام فرشتگان سجده کردند جز ابلیس، که از جنیان بود: “کان من الجن”؟!
پرسش از ساختار وجودی ابلیس و تلاش برای دست‌یابی به تفسیرِ درستِ آیاتی که از سجده فرشتگان بر آدم و سرپیچی ابلیس سخن می‏گویند، سابقه‏ای دیرینه دارد و از ژرف‌نگری مسلمانان و اهتمام آنان به کتاب آسمانی‌شان خبر می‏دهد.
یکی از سؤالاتی که برخی از اذهان را به خود مشغول می‏داشت این بود که اگر ابلیس جزو فرشتگان نباشد، پس فرمان سجده “و اذ قلنا للملائکه اسجدوا”(1) شامل او نمی‏گردد و در نتیجه، خودداری وی از سجده بر آدم، گناهی را برایش رقم نمی‏زند و اگر از زمره فرشتگان باشد، با این نکته که خودِ قرآن کریم بر جن بودن او تأکید می‏ورزد(2)، سازگار نیست!
پیشوایان معصوم – که از زبان پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله، همراه و هم‌تای قرآن خوانده شده‏اند – با بیانات روشن‌گر خویش، معنای درست این آیات را پیش چشم همگان نهاده و بر برداشت‏های نادرست، خط بطلان کشیده‏اند. چنان‏که از امام صادق‏علیه السلام روایت گردیده که فرمودند:
“در آسمان، ابلیس همراه با فرشتگان در پرستش خدا به سر می‏بُرد و آنان گمان می‏کردند که وی از ایشان است و حال آن‏که چنین نبود (3) اما آن‏گاه که خداوند به فرشتگان فرمان داد که بر آدم سجده نمایند، ابلیس حسادت درونی خود را آشکار ساخت و فرشتگان دانستند که او از جنس ایشان نبوده است (4)
آن‏گاه، یکی از حاضران از آن حضرت پرسید: “چگونه فرمان الهی ابلیس را نیز در بر می‏گیرد، با این‏که تنها فرشتگان مورد خطاب خداوند بوده‏اند؟” امام‏علیه السلام در پاسخ فرمود:
هر چند ابلیس از جنس فرشتگان نبود، اما به دلیل دوستی و هم‌نشینی، جزو آنان به شمار می‏رفت (5).
برای توضیح بیش‌تر، جا دارد اشاره‏ای گذرا داشته باشیم به قاعده‏ای ادبی که در اصطلاح ادبیات عرب، “تغلیب”(6) نامیده می‏شود(7). بر اساس این قاعده، در موقع سخن گفتن از جمعیت انبوهی که به جز یکی از آنان، همگی از جنس فرشته‏اند، می‏توان به راحتی واژه “ملائکه” را به کار برد، بدون این‏که قاعده‏های سخنوری نادیده گرفته شده و یا کج فهمی پیش آید و اگر ابهامی نیز روی نماید، با اندک توجهی زدوده می‏گردد.
پاسخ دیگر آن است که مخاطب فرمان خداوند، تک تک فرشتگان نبودند تا این پرسش مطرح شود که چگونه این فرمان، ابلیس را نیز در بر می‏گیرد، بلکه شواهدی چند(8) نشان از آن دارد که خطاب “اسجدوا” برای همه کسانی بود که در جایگاهی ویژه که می‏توان آن را “مقام قدس” نامید، به عبادت و پرستش خداوند مشغول بودند.

پی‌نوشت ‏ها:
1. بقره، 2.34- کهف، 50.
2. نکته درخور توجه آن است که ابلیس به مدت شش هزار سال – که روشن نیست از سال‏های دنیوی است یا اخروی – همنشین فرشتگان بود و همراه با آنان به پرستش خداوند می‏پرداخت. ر.ک: نهج البلاغه، خطبه 192، معروف به قاصعه.
3.عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج 1، طبع الثانیه، قم، المطبعه العلمیه، بی تا، ص 56.
4. این قاعده، گستره وسیعی دارد و در زمینه‏های گوناگون به کار گرفته می‏شود. بر اساس این قاعده، گاه جانب اکثریّت را بر اقلیّت غلبه می‏دهند؛ چنان‏که در مسأله مورد گفتگو چنین است و گاه موجود پست‏تر یا ضعیف‏تر را زیرمجمومه موجود برتر یا قوی‏تر می‏سازند؛ چنان‏که برای سخن گفتن از خورشید و ماه، عبارتِ “شمسَین= شمس و قمر را به کار می‏گیرند.
5. عبدالرزاق فیاض لاهیجی، گوهر مراد، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1372 ش، ص 426.
6. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 8، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، چاپ دهم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1377 ش، ص26-28 و ص51.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. پژوهشی در عصمت معصومان، حسن یوسفیان و احمدحسین شریفی، قم و تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1377 ش، ص 345 – 346.
2. تفسیر کبیر مفاتیح الغیب، ج2، امام فخررازی، ترجمه علی اصغر حلبی، بی جا: انتشارات اساطیر، 1373ش، ص1090 – 1096.
3. تفسیر نمونه، زیر نظر ناصر مکارم شیرازی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363 ش، ج 1، ص 126 و ج 6، ص 99.
4. فرشتگان، علیرضا رجائی تهرانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376 ش، ص 39 – 41.
5. کشف الاسرار و عده الابرار، تفسیر خواجه عبداللَّه انصاری، ابوالفضل رشیدالدین المیبدی، تهران، امیرکبیر، پنجم، 1371ش، ج 1، ص 144.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا