معارف اسلامی

روز چهاردهم ماه ربیع الثانی

وقایع روز چهاردهم ماه ربیع الثانی

14 ربیع الثانی

قیام مختار ثقفی به خون خواهی امام حسین (علیه السلام)

مختار در سال اول هجری در روستای « لفغا» در نزدیکی شهر کوفه دیده به جهان گشود. پدرش ابو‌عبیده ثقفی و مادرش رومه دختر وهب بن عمرو بن معتب بود.
ابوعبیده از اصحاب بزرگوار رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و اله) به شمار می‌رفت که درجریان جنگی که بین مسلمانان و اهل فارس در نزدیکی حیره، در اوایل خلافت عمربن خطّاب رخ داد به همراه فرزندش «جبر» به قتل رسید.
مختار مردی شجاع و دارای عقلی وافر و در پاسخ دادن حاضر جواب بود. او دارای خصلتهای پسندیده و بسیار با سخاوت بود و استعدادی داشت که امور را با فراست و زیرکی به آسانی درک می‌کرد و دارای همتی بلند و همچنین تیز بین بود. در جنگها محکم و استوار و در دوستی با اهل بیت (علیهم السلام) و دشمنی با دشمنان ایشان زبان زد خاص و عام بود. محمد ابن مسعود نقل می‌کند: «چون مختار سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد امام سجاد(علیه السلام) فرستاد، آن حضرت سجده شکر به جای آوردند و فرمودند: “خدا را حمد می‌کنم که از دشمنانم انتقام گرفت” و سپس مختار را دعا کردند و فرمودند: “‌خداوند مختار را جزای خیر دهد”».
سدیر از امام باقر (علیه السلام) روایت می‌کند که فرمودند: «مختار را ناسزا نگویید! زیرا او کشندگان ما را کشت و خونخواهی ما کرد و بی همسران را تزویج نمود و در وقت ضرورت،‌ مال به نزد ما فرستاد».
منذر بن جارود از امام صادق(علیه السلام) روایت می‌کند که فرمودند: «هیچ زنی از هاشمیان شانه بر موی خود نزد و خضاب ننمود تا اینکه مختار سر کشندگان حسین(علیه السلام) را به نزد ما فرستاد».
حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام) پس از ورود به شهر کوفه خانه مختار ثقفی را انتخاب نمود و بر او وارد شد. مختار نیز به حمایت از او برخاست که این امر سبب نگرانی عبیدالله بن زیاد گردید؛ لذا او را احضار نمود و پس از ضرب و شتم روانه زندان کرد.
مختار در زندان در کنار میثم تمّار قرار گرفت و از او احادیث و سخنان مولای متقیان امام علی (علیه السلام) را فرا گرفت. روزی میثم به مختار گفت: «‌نگران نباش! ‌مرا به شهادت می‌رسانند ولی تو از زندان رهایی خواهی یافت و به خونخواهی امام حسین (علیه السلام) می‌پردازی و این جبار را که هم اکنون در زندان او هستیم، خواهی کشت و با پای خود صورتش را لگد مال می‌کنی».
از آنجا که خواهر مختار همسر عبدالله بن عمر بن خطاب بود، از شوهرش خواست تا نزد یزید برای برادرش شفاعت کند و او وساطت کرد و یزید به عبیدالله نامه نوشت و مختار آزاد شد.
پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) و شکست قیام توابین، نفرت عمیقی از بنی امیه در میان مسلمانان ایجاد شده بود؛ لذا با آزادی مختار باقی ماندگان نهضت توابین گرد او جمع شدند و خلاصه مختار به خونخواهی امام حسین (علیه السلام) و شهدای کربلا، در چهاردهم ربیع‌الثانی سال 66 هـ .ق. در کوفه قیام نمود. جمع زیادی از مردم بر اساس چهار مطلب با او بیعت کردند که آنها عبارت بودند از:
1. کتاب خدا؛
2. سنت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ؛
3. مطالبه خون امام حسین و اهل بیت آن حضرت (علیهم السلام) ؛
4. دفاع از مستضعفان .
مختار به همراه سپاهیانش شهر کوفه را تصرف نمود و مدت هجده ماه بر آن شهر حکومت کرد. در این مدت، جمع زیادی از قاتلان و کسانی که در شهادت امام حسین (علیه السلام) نقش داشتند، به قتل رسیدند و انتقام اهل بیت(علیهم السلام) را از اشقیای زمان گرفت. مصعب بن زبیر که بر بصره حکومت می‌کرد با لشکر عظیمی به جانب کوفه حرکت کرد و با سپاه مختار وارد جنگ شد که پس از شکست سپاهیان مختار و محاصره قصر او، مختار نیز کشته شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا