معارف اسلامی

دعای ملکه سبا

دعاى بلقیس ملکه سبا

خداوند به سلیمان حکومتى بى‌نظیر عطا کرد. پرندگان نیز در تسخیر سلیمان بودند. روزى سلیمان در میان پرندگان، هدهد را ندید.

زمانى نگذشت که هدهد باز آمد و گفت: از سرزمین سبا براى تو خبرى آورده‏ام. در آن ‏جا زنى با امکانات بسیار و تختى عظیم حکم می‌راند و مردم آن در برابر خورشید سجده می‌کنند.
سلیمان نامه‏اى به ملکه آن سرزمین می‌نویسد و هدهد آن را به مقصد می‌رساند. ملکه پس از رایزنى و مشورت با سران، هدیه‏اى براى سلیمان می‌فرستد که سلیمان آن را نمی‌پذیرد.
پس از گذشت زمان و مراحلى، ملکه به سوى دربار سلیمان بار سفر می‌بندد و وارد کاخ سلیمان می‌شود و به نشانه توبه و ایمان می‌گوید:

رَبِّ اِنّى ظَلَمْتُ نَفْسى وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ(1)؛
بارالها، من بر خودم ستم کردم و با سلیمان به خداوند عالمیان ایمان آوردم.

———–
1- نمل/ آیه 44.
منبع: کتاب دعاهاى قرآن، حسین واثقى.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا