اعمال ماه رمضان

دعای دیگر وداع ماه رمضان

دعای دیگر وداع ماه رمضان

الجزء الأول؛ أبواب أحکام شهر رمضان؛ الباب الرابع و الثلاثین فیما نذکره من زیادات و دعوات فی آخر لیله منه‏
جلد اول، باب های احکام ماه رمضان؛ باب سی و چهارم- اعمال و دعاهای مخصوص شب سی ام ماه رمضان، نهمین دعای وداع ماه رمضان:

وَجَدْنَاهُ فِی کُتُبِ الدَّعَوَاتِ‏
دعاى وداع دیگر به نقل از کتاب‌هاى دعا

الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَهِ وَ أَیَادِیهِ الْحَسَنَهِ الْجَمِیلَهِ عَلَى مَا أَوْلَانَا وَ خَصَّنَا بِکَرَامَتِهِ إِیَّانَا وَ فَضْلِهِ وَ عَلَى مَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَیْنَا
ستایش خدا را در برابر نعمت‌هاى آشکار و عطاهاى نیکو و زیباى او و براى این‌که کرامت و تفضّل خود را به ما ارزانى داشت و ویژه گردانید و در برابر نعمت‌هایى که به ما عطا کرد

وَ تَصَرُّمِ شَهْرِنَا الْمُبَارَکِ مَقْضِیّاً عَنَّا افْتَرَضَ [افْتُرِضَ‏] عَلَیْنَا مِنْ صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ الطَّیِّبِینَ
و براى سپرى شدن این ماه مبارک درحالى‌که روزه‌دارى و شب‌خیزى‌اى را که در آن بر ما واجب نموده بود، از طرف من برآورد. از تو خواهانم بر حضرت محمّد و خاندان پاک و پاکیزه‌ى او

الَّذِینَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیراً وَ أَنْ تَتَقَبَّلَ مِنَّا وَ أَنْ تَرْزُقَنَا مَا تُؤْتِینَا فِیهِ مِنَ الْأَجْرِ وَ تُعْطِیَنَا مَا أَمَّلْنَا
که پلیدى را از آنان زدوده‌اى و به نحو شایسته پاکیزه گردانیده‌اى، درود فرستى و این ماه را از ما بپذیرى و پاداش مخصوص آن را به ما ارزانى داشته و روزى کنى

وَ رَجَوْنَا فِیهِ مِنَ الثَّوَابِ وَ أَنْ تُزَکِّیَ أَعْمَالَنَا وَ تَتَقَبَّلَ إِحْسَانَنَا فَإِنَّکَ وَلِیُّ النِّعْمَهِ کُلِّهَا وَ إِلَیْکَ الرَّغْبَهُ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِین‏
و ثوابى را که در آن آرزومند و امیدواریم، به ما عطا کنى و اعمال ما را پاکیزه گردانى و نیکوکارى ما را بپذیرى؛ زیرا تو سرپرست همه‌ى نعمت‌ها هستى و گرایش [همه]به درگاه تو است. به بخشش و کرمت، اجابت فرما اى پروردگار جهانیان.

فصل صدق در وداع
و اعلم أنک تدعی فی بعض هذه الوداعات أن شهر رمضان أحزنک فراقه و فقده و أوجعک لما فات [ما فاتک‏] من فضله و رفده فیراد منک تصدیق هذه الدعوى بأن یکون على وجهک أثر الحزن و البلوى و لا تختم آخر یوم منه بالکذب فی المقال و الخلل فی الأفعال [لفعال‏] و من وظائف الشیعه الإمامیه بل من وظائف الأمه المحمدیه أن یستوحشوا فی هذه الأوقات و یتأسفوا عند أمثال هذه المقامات على ما فاتهم من أیام المهدی الذی بشرهم و وعدهم به جده محمد ص [علیهما أفضل الصلوات‏] على قدمه ما قد لو کان حاضرا ظفروا به من السعادات لیراهم الله جل جلاله على قدم الصفاء و الوفاء لملوکهم الذین کانوا سبب سعادتهم فی الدنیا و یوم الوعید و لیقولوا ما معناه شعر

در برخى از دعاهاى وداع گذشته چنین دعا می‌کنى که من از جدایى و از دست رفتن ماه رمضان اندوهناک شده و تفضّل و عطایاى از دسته‌رفته‌ى آن، مرا به درد آورده است، غافل از این‌که بر این اساس، تصدیق دعا را از تو می‌خواهند، به این صورت که نشانه‌ى اندوه و گرفتارى از چهره‌ات نمایان گردد. بنابراین، مواظب باش که آخرین روز ماه رمضان را با سخن دروغ در گفتار و نارسایى و کاستى در کردار، به پایان نبرى. یکى از وظایف شیعه‌ى امامیّه، بلکه از وظایف امّت محمّدى-صلّى اللّه علیه و آله و سلّم-این است که در این اوقات، احساس وحشت و تنهایى نموده و در امثال این مواقع بر روزگار دولت حضرت مهدى-که جدّش حضرت محمّد، بهترین درودها بر آن دو، مژده و نوید قدوم او را داده است-که از دستشان رفته است، غصّه بخورند؛ امامی که اگر ظهور می‌کرد به واسطه‌ى او به نیکبختى‌ها دست می‌یافتند. تا خداوند-جلّ جلاله- آنان را نسبت به ملوکشان که وسیله‌ى سعادت آنان در دنیا و در روز تحقّق وعده‌ى عذاب الهى هستند، صمیمی و باوفا ببیند و مضمون این شعر را با خود بگویند که:

اردد طرفی فی الدیار فلا أرى وجوه أحبائی الذین أرید
هرچه در دنیا چشم خود را به این‌طرف و آن طرف می‌گردانم، چهره‌هاى دوستان خود را که جویاى آن‌ها هستم، نمی‌بینم.

فالمصیبه بفقده على أهل الأدیان أعظم من المصیبه بفقد شهر رمضان فلو کانوا قد فقدوا والدا شفیقا أو أخا معاضدا شقیقا أو ولدا بارا رفیقا أ ما کانوا یستوحشون لفقده و یتوجعون لبعده و أین الانتفاع بهؤلاء من الانتفاع بالمهدی خلیفه خاتم الأنبیاء و إمام عیسى ابن مریم فی الصلاه و الولاء و مزیل أنواع البلاء و مصلح أمور جمیع من تحت السماء ذکر ما یحسن أن یکون أواخر ملاطفته لمالک نعمته و استدعاء رحمته‏
زیرا مصیبت عدم ظهور او بر دین‌داران، از مصیبت از دست رفتن ماه رمضان بزرگ‌تر است. آیا اگر انسان پدر مهربان یا برادرى را که پشتیبان صمیمی او است یا فرزندى را که نیکوکار و همدم او است، از دست می‌داد، از فقدان او احساس وحشت و تنهایى نمی‌نمود و براى دورى او دردمند نمی‌شد؟ ! درحالى‌که بهره بردن از این‌ها کجا و بهره‌مندى از حضرت مهدى-عجل اللّه تعالى فرجه الشّریف-جانشین خاتم انبیا -صلّى اللّه علیه و آله و سلّم-و امام عیسى بن مریم در نماز جماعت و ولایت، و برطرف‌کننده‌ى انواع گرفتارى و به سامان آورنده‌ى امور همه‌ى موجودات زیر آسمان، کجا! شایسته است جزو آخرین ملاطفت‌ها و درخواست رحمت‌ها از خداوندى که مالک نعمت انسان است،

وَ هُوَ مَا رَوَیْنَاهُ بِإِسْنَادِنَا إِلَى الشَّیْخِ أَبِی مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُکْبَرِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ بِإِسْنَادِهِ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏

این باشد که در روایت امام صادق-علیه السّلام-آمده است

کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ لَا یَضْرِبُ عَبْداً لَهُ وَ لَا أَمَهً وَ کَانَ إِذَا أَذْنَبَ الْعَبْدُ وَ الْأَمَهُ یَکْتُبُ عِنْدَهُ أَذْنَبَ فُلَانٌ أَذْنَبَتْ فُلَانَهُ یَوْمَ کَذَا کَذَا
وقتى ماه رمضان فرامی‌رسید، حضرت علىّ بن حسین-علیهما السّلام-هرگز غلامان و کنیزهاى خود را تأدیب نمی‌کرد، هرگاه غلام یا کنیزى تخلّف می‌کرد آن را با نام و تاریخ یادداشت می‌کرد

وَ لَمْ یُعَاقِبْهُ فَیَجْتَمِعُ عَلَیْهِمُ الْأَدَبُ [الْآدَابُ‏] حَتَّى إِذَا کَانَ آخِرُ لَیْلَهٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ دَعَاهُمْ وَ جَمَعَهُمْ حَوْلَهُ ثُمَّ أَظْهَرَ الْکِتَابَ
و او را تأدیب نمی‌کرد و بدین ترتیب تأدیب‌ها جمع می‌شد، تا این که وقتى شب آخر ماه رمضان فرامی‌رسید، همه را فرامی‌خواند و در گرد خود جمع می‌کرد و نوشته‌اى را که یادداشت نموده بود درمی‌آورد و به آن‌ها نشان می‌داد

ثُمَّ قَالَ یَا فُلَانُ فَعَلْتَ کَذَا وَ کَذَا وَ لَمْ أُؤَدِّبْکَ أَ تَذْکُرُ ذَلِکَ فَیَقُولُ بَلَى یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَأْتِیَ عَلَى آخِرِهِ فَیُقَرِّرُهُمْ جَمِیعاً
و هر کدام را به نام صدا می‌کرد و می‌گفت: آیا به یاد دارى که تو چنین و چنان کردى و تو را تأدیب ننمودم؟ و آن شخص می‌گفت: بله، اى پسر رسول خدا. تا این‌که یادداشت به آخر می‌رسید و بدین‌سان از همه اقرار می‌گرفت،

ثُمَّ یَقُومُ وَسْطَهُمْ وَ یَقُولُ لَهُمْ ارْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ وَ قُولُوا یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ إِنَّ رَبَّکَ قَدْ أَحْصَى عَلَیْکَ کُلَّمَا عَمِلْتَ کَمَا أَحْصَیْتَ عَلَیْنَا کُلَّمَا قَدْ عَمِلْنَا
سپس در وسط آن‌ها به پا می‌خواست و می‌فرمود: با صداى بلند بگویید: اى علىّ بن حسین، همان گونه که تو تمام اعمال ما را به شماره درآوردى، پروردگار تو نیز تمام اعمال تو را به شماره درآورده است

وَ لَدَیْهِ کِتَابٌ یَنْطِقُ عَلَیْکَ بِالْحَقِ‏ (لا یُغادِرُ صَغِیرَهً وَ لا کَبِیرَهً)[1] مِمَّا أَتَیْتَ‏ (إِلَّا أَحْصاها)[2] وَ تَجِدُ کُلَّمَا عَمِلْتَ لَدَیْهِ حَاضِراً کَمَا وَجَدْنَا کُلَّمَا عَمِلْنَا لَدَیْکَ حَاضِراً
و نزد او نوشته‌اى است که علیه تو به حقّ می‌گوید و هیچ‌یک از اعمال تو، اعمّ از کوچک و بزرگ را فرونمی‌گذارد و همه را به شماره درمی‌آورد و همان گونه که ما اعمال خود را نزد تو حاضر یافتیم، تو نیز تمام اعمالت را نزد او حاضر خواهى یافت،

فَاعْفُ وَ اصْفَحْ کَمَا تَرْجُو مِنَ الْمَلِیکِ الْعَفْوَ وَ کَمَا تُحِبُّ أَنْ یَعْفُوَ الْمَلِیکُ عَنْکَ فَاعْفُ عَنَّا تَجِدْهُ عَفُوّاً وَ بِکَ رَحِیماً وَ لَکَ غَفُوراً
پس همان‌طور که امید دارى فرمانرواى مطلق تو را عفو کند، ما را عفو کن و از ما درگذر و همان گونه که دوست دارى پادشاه مطلق تو را عفو کند، ما را عفو کن که او را بسیار بخشاینده و مهربان و آمرزنده خواهى دید

(وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً)[3] کَمَا لَدَیْکَ کِتَابٌ یَنْطِقُ عَلَیْنَا بِالْحَقِ‏ (لا یُغادِرُ صَغِیرَهً وَ لا کَبِیرَهً)[4] مِمَّا أَتَیْنَاهَا إِلَّا أَحْصَیْتَهَا
و پروردگار تو به هیچ کس ستم نمی‌کند. همان گونه که نزد تو نوشته‌اى است که علیه ما به حقّ سخن می‌گوید و هیچ‌یک از اعمال ما، اعمّ از کوچک و بزرگ را فرونگذاشته و همه را به شماره درآورده است.

فَاذْکُرْ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ذُلَّ مُقَامِکَ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّکَ الْحَکَمِ الْعَدْلِ الَّذِی لَا یَظْلِمُ‏ مِثْقالَ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ‏ وَ یَأْتِی بِهَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ حَسِیباً وَ شَهِیداً
اى علىّ بن حسین، ایستادن خود به حالت خاکسارى در پیشگاه پروردگارت را به یاد آور، دادگرى که به اندازه‌ى یک دانه‌ى خردل به هیچ‌کس ستم نمی‌کند و آن را به همان صورت در روز قیامت حاضر می‌سازد و خداوند بر حسابرسى و گواهى دادن کافى است!

فَاعْفُ وَ اصْفَحْ یَعْفُو عَنْکَ الْمَلِیکُ وَ یَصْفَحُ فَإِنَّهُ یَقُولُ‏ (وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ‏)[5]
پس ما را عفو کن و از ما درگذر، تا آن فرمانرواى مطلق تو را عفو نموده و چشم‌پوشى کند، زیرا او می‌فرماید: (و باید عفو و چشم‌پوشى کنند. آیا دوست ندارید که خداوند شما را بیامرزد؟ !)

قَالَ وَ هُوَ یُنَادِی بِذَلِکَ عَلَى نَفْسِهِ وَ یُلَقِّنُهُمْ وَ هُمْ یُنَادُونَ مَعَهُ وَ هُوَ وَاقِفٌ بَیْنَهُمْ یَبْکِی وَ یَنُوحُ وَ یَقُولُ
امام صادق-علیه السّلام-فرمود: امام سجاد-علیه السّلام-این سخنان را خطاب به خود می‌گفت و به غلامان و کنیزان خود تلقین می‌کرد تا آن‌ها نیز او را با این سخنان مورد خطاب قرار دهند و در این مدت در وسط آن‌ها ایستاده بود و ناله می‌کرد و به درگاه خدا عرض می‌کرد:

رَبِّ إِنَّکَ أَمَرْتَنَا أَنْ نَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنَا فَقَدْ ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا فَنَحْنُ قَدْ عَفَوْنَا عَمَّنْ ظَلَمَنَا کَمَا أَمَرْتَ
پروردگارا، به ما دستور دادى که از کسانى که به ما ستم کرده‌اند بگذریم. ما به خود ستم کرده‌ایم و همان گونه که دستور داده‌اى از کسانى که به ما ستم کرده‌اند، گذشتیم،

فَاعْفُ عَنَّا فَإِنَّکَ أَوْلَى بِذَلِکَ مِنَّا وَ مِنَ الْمَأْمُورِینَ وَ أَمَرْتَنَا أَنْ لَا نَرُدَّ سَائِلًا عَنْ أَبْوَابِنَا وَ قَدْ أَتَیْنَاکَ سُؤَّالًا [سَائِلًا] وَ مَسَاکِینَ وَ قَدْ أَنَخْنَا بِفِنَائِکَ
پس تو نیز از ما گذشت کن، زیرا تو سزاوارتر از ما و از تمام دستور داده‌شدگان به عفو و گذشت هستى و نیز به ما دستور داده‌اى که هیچ درخواست‌کننده‌اى را از در مرانیم و اینک ما با حال گدایى و بیچارگى به درگاهت آمده‌ایم

وَ بِبَابِکَ نَطْلُبُ نَائِلَکَ وَ مَعْرُوفَکَ وَ عَطَاءَکَ فَامْنُنْ بِذَلِکَ عَلَیْنَا وَ لَا تُخَیِّبْنَا فَإِنَّکَ أَوْلَى بِذَلِکَ مِنَّا وَ مِنَ الْمَأْمُورِینَ
و بر آستانه و درگاه تو رحل اقامت افکنده‌ایم و بخشش و نیکى و عطایاى تو را خواهانیم، پس بر ما منّت نه و ما را نومید مکن، که تو از ما و تمام دستور داده‌شدگان سزاوارترى.

إِلَهِی کَرُمْتَ فَأَکْرِمْنِی إِذْ کُنْتُ مِنْ سُؤَّالِکَ وَ جُدْتَ بِالْمَعْرُوفِ فَاخْلِطْنِی بِأَهْلِ نَوَالِکَ یَا کَرِیمُ
معبودا، کرم نمودى، پس کرامتت را شامل حال من نیز بکن، زیرا من از گدایان درگاه توام و نیکى خود را ارزانى داشتى، پس مرا نیز با کسانى که به آن‌ها بخشش نموده‌اى درآمیز، اى کریم.

ثُمَّ یُقْبِلُ عَلَیْهِمْ فَیَقُولُ قَدْ عَفَوْتُ عَنْکُمْ فَهَلْ عَفَوْتُمْ عَنِّی وَ مِمَّا کَانَ مِنِّی إِلَیْکُمْ مِنْ سُوءِ مَلَکَهٍ
سپس رو به غلامان خود می‌کرد و می‌فرمود: از شما گذشتم. آیا شما نیز از من و بدرفتارى من با خود گذشتید،

فَإِنِّی مَلِیکُ سَوْءٍ لَئِیمٌ ظَالِمٌ مَمْلُوکٌ لِمَلِیکٍ کَرِیمٍ جَوَادٍ عَادِلٍ مُحْسِنٍ مُتَفَضِّلٍ
زیرا من مالک بد، پست، ستمگر و مملوک پادشاه کریم، بخشنده، دادگر، نیکوکار و تفضّل‌کننده هستم و

فَیَقُولُونَ قَدْ عَفَوْنَا عَنْکَ یَا سَیِّدَنَا وَ مَا أَسَأْتَ فَیَقُولُ لَهُمْ قُولُوا اللَّهُمَّ اعْفُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ کَمَا عَفَا عَنَّا وَ أَعْتِقْهُ مِنَ النَّارِ کَمَا أَعْتَقَ رِقَابَنَا مِنَ الرِّقِّ
آنان پاسخ می‌دادند: اى آقاى ما، ما درگذشتیم، اگرچه شما هیچ بدى به ما نکرده‌اید. آن‌گاه خطاب به آنان می‌فرمود: بگویید خدایا از علىّ بن حسین گذشت کن، همان‌طور که او از ما گذشت و او را از آتش جهنّم آزاد کن، همان گونه که او ما را آزاد کرد

فَیَقُولُونَ ذَلِکَ فَیَقُولُ اللَّهُمَّ آمِینَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اذْهَبُوا فَقَدْ عَفَوْتُ عَنْکُمْ وَ أَعْتَقْتُ رِقَابَکُمْ رَجَاءً لِلْعَفْوِ عَنِّی وَ عِتْقِ رَقَبَتِی فَیُعْتِقُهُمْ
و آن‌ها این سخنان را می‌گفتند، آن‌گاه آن حضرت به درگاه الهى عرض می‌کرد: خدایا، استجابت کن، اى پروردگار جهانیان، سپس به آنان می‌فرمود: به هرجا خواستید بروید، من از شما گذشتم و شما را آزاد کردم،

فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْفِطْرِ أَجَازَهُمْ بِجَوَائِزَ تَصُونُهُمْ وَ تُغْنِیهِمْ عَمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ
به امید این‌که خدا از من بگذرد و آزادم کند و بدین‌سان همه را آزاد می‌نمود و در روز فطر جایزه به آنان می‌داد و آنان را از این‌که به‌سوى مردم دست دراز کنند، بى‌نیاز می‌کرد

وَ مَا مِنْ سَنَهٍ إِلَّا وَ کَانَ یُعْتِقُ فِیهَا فِی آخِرِ لَیْلَهٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مَا بَیْنَ الْعِشْرِینَ رَأْساً إِلَى أَقَلَّ أَوْ أَکْثَرَ
و پیوسته در هر سال در آخرین شب ماه رمضان  بیست تَن-و یا اندکى کمتر یا بیشتر-را آزاد می‌کرد

وَ کَانَ یَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى فِی کُلِّ لَیْلَهٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عِنْدَ الْإِفْطَارِ سَبْعِینَ أَلْفَ أَلْفِ عَتِیقٍ مِنَ النَّارِ کُلًّا قَدِ اسْتَوْجَبُوا [اسْتَوْجَبَ‏] النَّارَ
و می‌فرمود: خداوند متعال در هریک از شب‌هاى ماه رمضان هنگام افطار  هفتاد هزار تن را که مستوجب آتش هستند، از آتش جهنّم آزاد می‌کند

فَإِذَا کَانَ آخِرُ لَیْلَهٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَعْتَقَ فِیهَا مِثْلَ مَا أَعْتَقَ فِی جَمِیعِهِ وَ إِنِّی لَأُحِبُّ أَنْ یَرَانِیَ اللَّهُ وَ قَدْ أَعْتَقْتُ رِقَاباً فِی مِلْکِی فِی دَارِ الدُّنْیَا رَجَاءَ أَنْ یُعْتِقَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ
و در آخرین شب ماه رمضان به تعداد تمام افرادى که در کلّ ماه آزاد نموده، از آتش جهنّم آزاد می‌کند. از این‌رو، دوست دارم خداوند ببیند که من نیز بردگانى را که در دنیا مملوکم بودند، آزاد کردم به امید این‌که خدا مرا از آتش جهنّم آزاد کند

وَ مَا اسْتَخْدَمَ خَادِماً فَوْقَ حَوْلٍ کَانَ إِذَا مَلَکَ عَبْداً فِی أَوَّلِ السَّنَهِ أَوْ فِی وَسَطِ السَّنَهِ إِذَا کَانَ لَیْلَهُ الْفِطْرِ أَعْتَقَ وَ اسْتَبْدَلَ سِوَاهُمْ فِی الْحَوْلِ الثَّانِی
و بدین ترتیب هیچ خادمی را بیش از یک سال نگاه نمی‌داشت و از هیچ خادمی بیش از یک سال کار نمی‌کشید و وقتى برده‌اى را در اوّل یا وسط سال می‌خرید، شب عید فطر آزاد کرده و در سال دوّم افراد دیگرى را جانشین آن‌ها می‌کرد

ثُمَّ أَعْتَقَ کَذَلِکَ کَانَ یَفْعَلُ حَتَّى لَحِقَ بِاللَّهِ تَعَالَى وَ لَقَدْ کَانَ یَشْتَرِی السُّودَانَ وَ مَا بِهِ إِلَیْهِمْ مِنْ حَاجَهٍ یَأْتِی بِهِمْ إِلَى عَرَفَاتٍ
و بدین ترتیب آن‌ها را نیز در شب عید فطر سال آینده آزاد می‌کرد و پیوسته چنین عمل کرد تا این‌که به خداوند متعال پیوست؛ بردگان سیاه را می‌خرید درحالى‌که هیچ نیازى به آن‌ها نداشت و آنان را به «عرفات» می‌برد

فَیَسُدُّ بِهِمْ تِلْکَ الْفُرَجَ وَ الْخِلَالَ فَإِذَا أَفَاضَ أَمَرَ بِعِتْقِ رِقَابِهِمْ وَ جَوَائِزَ لَهُمْ مِنَ الْمَالِ‏
و فقط شکاف و میان کوه‌ها را با آن‌ها پر می‌کرد و وقتى از «عرفات» بازمی‌گشت، دستور آزادى آنان را داده و جایزه‌هایى از اموال خود به آنان می‌بخشید.

أقول و من وظائف هذه اللیله أن تختم عملها على الوجه الذی قدمناه فی أول لیله منه فإیاک أن تهون به أو تعرض عنه‏
یکى از وظایف این شب آن است که اعمال آن به همان صورت که در شب اوّل ماه رمضان گفتیم، به پایان برده شود. مبادا آن دستور را سبک شمرده و از آن روى بگردانى.

[1]) سوره الکهف، آیه 49
[2]) همان
[3]) همان
[4]) همان
[5]) سوره النور، آیه 22

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا