نبوت در قرآن

گستره علم پیامبران تا کجاست؟

گستره علم پیامبران تا کجاست؟

بى تردید باید پیامبران از تمام اصول و فروع شریعت و دین الهى و آن چه مربوط به معارف الهى و اسباب سعادت و شقاوت انسان است آگاه باشند، زیرا براى رسیدن به اهداف والاى نبوت، این علوم لازم است. پیامبرى که از این علوم برخوردار نباشد، نمی تواند وظیفه پیامبرى را انجام دهد.
در مسائل مربوط به مدیریت جامعه و تشکیل حکومت الهى و مسائلى مانند آن، نیز باید آگاهى کافى داشته باشند، چون پیامبران افزون بر جنبه تعلیم و تربیت، مقام ولایت هم داشتند. اگر کسى در داشتن چنین مقامی براى همه پیامبران تردید کند، دست کم پیامبران بزرگ چنین مقامی را دارا بودند. ابراهیم امام و پیشواى مردم بود. موسى، داود، سلیمان و یوسف در رأس حکومت قرار داشتند. از همه روشن تر مقام ولایت و حکومت پیامبر اسلام(ص) است که حکومتى الهى با تمام ابعادش تشکیل داد.
بى شک آنان باید آگاهى کافى براى اداره حکومت داشته باشند، زیرا هر گونه خطا و اشتباه آنان در امر حکومت در مسئله دعوت آنان به سوى خدا تأثیر منفى می گذارد. و بر عکس، رهبرى صحیح حکومت، سبب پیروزى پیامبران در رهبرى مردم به سوى خدا خواهد بود.
دلایل عقلى و نقلى، این دو نوع علم را براى پیامبران ثابت می کند. خداوند درباره داود می فرماید: (… وءاتـهُ اللّهُ المُلکَ والحِکمَهَ وعَلَّمَهُ مِمّا یشاءُ …)؛[25] … خداوند به او پادشاهى و حکمت داد و از آن چه می خواست او را بیاموخت … . درباره یوسف می فرماید: (ولَمّا بَلَغَ اَشُدَّهُ ءاتَینـهُ حُکمـًا وعِلمـًا …)؛[26] و چون بالید و به نیروى جوانى خود رسید او را حکم و دانش دادیم … . درباره موسى می فرماید: (ولَمّا بَلَغَ اَشُدَّهُ واستَوى ءاتَینـهُ حُکمـًا وعِلمـًا …)؛[27] و چون به نیرومندى خود رسید و جوانى توانمند شد او را حکمی و دانشى دادیم … .
نکته جالب در این آیه ها این است که پس از عطاى مقام حکم و یا ملک مسئله علم مطرح است؛ یعنى پیامبران دانش لازم را در صحنه تشریع و اجراى احکام الهى دارا بودند. افزون بر این دو نوع علم، آیا لازم است که پیامبران در همه علوم، در حدود تخصص و مافوق تخصص آگاهى داشته باشند؟ بعضى معتقدند که دلایل عقلى براى اثبات چنین علوم گسترده اى درباره پیامبران نداریم؛ هر چند از دلایل نقلى (آیات و روایات) گسترش علوم آنان در زمینه هاى بسیارى استفاده می شود.
قرآن درباره حضرت آدم می فرماید که خداوند به او علم اسما را تعلیم داد.[28] درباره داود می فرماید: (وعَلَّمنـهُ صَنعَهَ لَبوس لَکُم لِتُحصِنَکُم مِن بَأسِکُم …)؛[29] و براى شما ساختن زره را به او آموختیم تا شما را از سختى و گزندتان در کارزار نگاه دارد … .
درباره سلیمان می فرماید: (… وقالَ یـاَیهَا النّاسُ عُلِّمنا مَنطِقَ الطَّیرِ واوتینا مِن کُلِّ شَىء …)؛[30] … و گفت: اى مردم، ما را سخن مرغان آموختند و ما را از هر چیزى بهره اى دادند … .[31]
—————
[25] بقره، آیه 251.
[26] یوسف، آیه 22.
[27] قصص، آیه 14.
[28] بقره، آیه 31.
[29] انبیا، آیه 80.
[30] نمل، آیه 16.
[31] جعفر سبحانى، منشور جاوید، ج 10، ص 191 ـ 197 و پیام قرآن، ج 7، ص 207 ـ 214.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا