اعمال ماه ذیقعده

فضیلت روزه روز بیست و پنجم ماه ذیقعده

فضیلت روزه روز دحو الارض

فضیلت روزه روز بیست و پنجم ذی القعده (مفاتیح الجنان)
اعمال ماه ذی القعده؛ روز بیست و پنجم، روز دحوالا رض است و یکى از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است .از حَسَن بن على وَشّا روایت است که گفت من کودک بودم که با پدرم در خدمت امام رضا علیه السلام شام خوردیم در شب بیست و پنجم ماه ذى القعده و فرمود:هر که روزش را روزه بدارد (یعنی روز بیست و پنجم ماه) چنان است که شصت ماه را روزه داشته باشد و به روایت دیگر است که فرمود در این روز حضرت قائم علیه السلام قیام خواهد نمود و در روایتى روزه اش ‍مثل روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر کفّاره هفتاد سالست و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبات بسر آورد از براى او عبادت صد سال نوشته شود و از براى روزه دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند و این روزى است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از براى عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاریست

فضیلت روزه روز بیست و پنجم ذی القعده (زاد المعاد)
اعمال ماه ذی القعده؛ روز بیست و پنجم ذى القعده روز «دحو الارض» است، یعنى پهن شدن زمین از زیر کعبه بر روى آب و روز بسیار مبارکى است.

و کلینى از محمّد بن عبد اللّه روایت کرده است که حضرت امام رضا علیه السّلام در شهر مرو در روز بیست و پنجم ماه ذى القعده بیرون آمدند و فرمودند که امروز را روزه بدارید که من نیز روزه‌ام. گفتیم: فداى تو شویم، این چه روز است؟ فرمود که این روزى است که رحمت خدا منتشر گردیده است و زمین در این روز پهن شده است و کعبه در این روز نصب شده است و حضرت آدم در این روز به زمین فرود آمده است. [1]

و ابن بابویه رحمه اللّه روایت کرده است از حسن وشا که گفت: من با پدرم در خدمت حضرت امام رضا علیه السّلام شام خوردیم در شب بیست و پنجم ذى القعده، پس فرمود هرکه روزش (یعنی روز بیست و پنجم ذی القعده) را روزه بدارد چنان است که شصت ماه را روزه داشته باشد و حضرت قائم در این روز ظاهر خواهد شد.

و از حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله منقول است که حق تعالى رحمت خود را بر بندگان در این روز فرستاده است و روزه‌اش مثل روزۀ هفتاد سال است و به روایت دیگر رحمت از آسمان در این روز نازل شده است و تعظیم کعبه بر آدم در این روز نازل شده است و هرکه این روز را روزه بدارد هرچه در میان آسمان و زمین است براى او استغفار کنند و طلب آمرزش نمایند.

و از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام مروى است که اوّل رحمتى که از آسمان به سوى زمین نازل شده در بیست و پنجم ماه ذى القعده بود، هرکه این روز را روزه دارد و شب او را به عبادت بایستد از براى او عبادت صد ساله نوشته شود که روزها را روزه داشته باشد و شب‌ها را به عبادت به سر آورده باشد و هرجماعتى که در این روز جمع شوند براى ذکر پروردگار خود پیش از آن‌که متفرق شوند حاجت ایشان برآورده شود و در این روز هزار هزار رحمت از جانب حق تعالى بر بندگان نازل می‌گردد و نود و نه رحمت از آنها مخصوص جمعى است که مجتمع گردند و به ذکر خدا مشغول شوند و روزش را روزه بدارند و شبش را عبادت کنند.

[1] ) إقبال الأعمال: ص 616.

فضیلت روزه روز بیست و پنجم ذی القعده (بلدالامین)
شهر ذی القعده؛ یَوْمُ الْخَامِسِ وَ الْعِشْرِینَ مِنْهُ دُحِیَتْ فِیهِ الْأَرْضُ مِنْ تَحْتِ الْکَعْبَهِ وَ صِیَامُهُ یَعْدِلُ صَوْمَ سِتِّینَ شَهْراً

ماه ذی القعده؛ روز بیست و پنجم ماه است که در این روز زمین از زیر خانه کعبه پهن شده است و روزه گرفتن در این روز معادل روزه شصت ماه است.

فضیلت روزه روز بیست و پنجم ذی القعده (مصباح المتهجد)
شهر ذی القعده؛ یَوْمَ الْخَامِسِ وَ الْعِشْرِینَ مِنْهُ دُحِیَتِ الْأَرْضُ مِنْ تَحْتِ الْکَعْبَهِ وَ یُسْتَحَبُّ صَوْمُ هَذَا الْیَوْمِ وَ رُوِیَ أَنَّ صَوْمَهُ یَعْدِلُ صَوْمَ سِتِّینَ شَهْرا

ماه ذی القعده؛ روز بیست و پنجم ماه است که در این روز زمین از زیر خانه کعبه پهن شده است و روزه گرفتن در این روز مستحب است و روایت شده است که روزه گرفتن در این روز معادل روزه شصت ماه است.

فضیلت روزه روز بیست و پنجم ذی القعده (اقبال الاعمال)
الجزء الأول؛ هذا مبدأ ذکر الأعمال الأشهر الثلاثه أعنی شوال و ذی قعده و ذی حجه من کتاب الإقبال‏، الباب الثانی فیما نذکره من فوائد شهر ذی القعده، فصل فیما نذکره مما یعمل یوم ثالث و عشرین من ذی القعده
جلد اول، شروع ذکرهای اعمال ماه های سه گانه، یعنی شوال، ذی القعده و ذی الحجه از کتاب اقبال الاعمال، باب دوم، فوائد ماه ذی القعده، فصل نهم: روز بیست و سوم ماه ذی القعده (در ادامه فصل نهم به فضیلت روزه روز بیست و پنجم می پردازد:)
ثم نذکر مما یحضرنا و فضل لیله خمس و عشرین من ذی القعده و شرف محلها
 سپس مطالبى را در رابطه با فضیلت و شرافت روز  بیست و پنجم  ذیقعده که در ذهن ما می‌آید، ذکر می‌کنیم.
رَوَیْنَا ذَلِکَ بِإِسْنَادِنَا إِلَى الشَّیْخِ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ بِإِسْنَادِهِ فِی کِتَابِ الْکَافِی إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الصَّیْقَلِ قَالَ‏
شیخ «محمد بن یعقوب کلینى» -رحمه اللّه-در کتاب «کافى» آورده است: «محمد بن عبد اللّه بن صیقل» می‌گوید:
خَرَجَ عَلَیْنَا أَبُو الْحَسَنِ یَعْنِی الرِّضَا ع بِمَرْوَ فِی یَوْمِ خَمْسٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَهِ فَقَالَ صُومُوا فَإِنِّی أَصْبَحْتُ صَائِماً
روز  بیست و پنجم ماه ذیقعده، حضرت ابو الحسن الرضا-علیه السّلام- در «مرو» از منزل بیرون آمد و به ما فرمود: این روز را روزه بگیرید، من نیز امروز روزه هستم.
قُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاکَ أَیُّ یَوْمٍ هُوَ قَالَ یَوْمٌ نُشِرَتْ فِیهِ الرَّحْمَهُ وَ دُحِیَتْ فِیهِ الْأَرْضُ وَ نُصِبَتْ فِیهِ الْکَعْبَهُ وَ هَبَطَ فِیهِ آدَمُ ع‏
عرض کردیم: فدایت گردیم! امروز مصادف با چه روزى است؟ فرمود:روزى است که رحمت خدا در آن گسترده شد و زمین مسطح گردید و «کعبه» منصوب شد و حضرت آدم-علیه السّلام-به زمین هبوط کرد.[1]

فصل فیما نذکره من زیاده روایه فی فضل یوم دحو الأرض‏
فصل یازدهم، روایت دیگر در فضیلت روز دحو الارض
رَوَیْنَا ذَلِکَ بِإِسْنَادِنَا إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ بَابَوَیْهِ مِنْ کِتَابِ مَنْ لَا یَحْضُرُهُ الْفَقِیهُ وَ مِنْ کِتَابِ ثَوَابِ الْأَعْمَالِ فَقَالَ رَوَى الْحَسَنُ بْنُ الْوَشَّاءُ قَالَ
«ابو جعفر محمد بن بابویه» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» و کتاب «ثواب الاعمال» آورده است: «حسن بن وشّاء» می‌گوید:
کُنْتُ مَعَ أَبِی وَ أَنَا غُلَامٌ فَتَعَشَّیْنَا عِنْدَ الرِّضَا ع لَیْلَهَ خَمْسٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَهِ
در زمان نوجوانى همراه با پدرم در شب  بیست و پنجم ذیقعده در خدمت امام رضا-علیه السّلام-شام خوردیم.
فَقَالَ لَهُ لَیْلَهُ خَمْسٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَهِ وُلِدَ فِیهِ إِبْرَاهِیمُ ع وَ وُلِدَ فِیهَا عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَ فِیهَا دُحِیَتِ الْأَرْضُ مِنْ تَحْتِ الْکَعْبَهِ فَمَنْ صَامَ ذَلِکَ الْیَوْمَ کَانَ کَمَنْ صَامَ سِتِّینَ شَهْراً
حضرت به پدرم فرمود: در شب  بیست و پنجم ذیقعده، حضرت ابراهیم و عیسى بن مریم به دنیا آمدند و نیز در آن شب، زمین از زیر «کعبه» گسترانده شد. بنابراین، هرکس روز  بیست و پنجم ذیقعده را روزه بدارد، همانند کسى است که  شصت سال روزه داشته است.[2]
وَ فِی رِوَایَتِهِ مِنْ کِتَابِ ثَوَابِ الْأَعْمَالِ الَّذِی نُسْخَتُهُ عِنْدَنَا الْآنَ‏
طبق روایتى در کتاب «ثواب الاعمال» -که اکنون یک نسخه از آن نزد ما موجود است-آمده است:
أَنَّ فِیهِ یَقُومُ الْقَائِمُ ع‏
«در این روز حضرت قائم-عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف-قیام خواهد کرد.»[3]

فصل فیما نذکره من التنبیه على فضل الله جل جلاله بدحو الأرض و بسطها لعباده و الإشاره إلى بعض معانی إرفاده بذلک و إسعاده‏
فصل دوازدهم، (روز 25 ذی القعده) یادآوری تفضّل خداوند-جلّ جلاله-در گسترانیدن زمین و بسط آن براى بندگان و اشاره به برخی از اسرار این بخشش و تفضل الهی
اعلم أن کل حیوان فإنه مضطر إلى مسکن یسکن فیه و یتحصن به مما یؤذیه فمن أعظم المنن الجسام إنشاء الأرض للأنام و من أسرار ما فی ذلک من الأنام أن الله جل جلاله لم یجعل بناء الأرض و تدبیر إنشائها إلى ملائکته و لا غیرهم من خاصته‏ و تولاها بید قدرته و رحمته و ملأها من کنوز حلمه و عفوه و رأفته فاذکر أیها الإنسان المتشرف بنور الألباب المعترف بالإقرار برب الأرباب أنه لو کنت فی دار الفناء فقیرا یتعذر علیک تحصیل مسکن للبقاء یتحصن فیه من حر الصیف و برد الشتاء و لا [ما] معک ثمن و لا أجره العماره للبناء فرحمک سلطان ذلک الزمان و بنا لک مسکنا بیده و ملأه مما یحتاج إلیه من الإحسان و ما أتعب لک فیه قلبا و لا جسدا و لا قدما و لا یدا و لا أهلا و لا ولدا بل عمره و أنت ما عرفت ذلک السلطان و لا خدمته ثم دعاک لتسکن فیما عمره بیده لک فسکنته و وجدته قد ملأه من ذخائر العنایه بک فکیف کان یکون محبتک لذلک السلطان العظیم و مراقبتک لحقه الجسیم و اعترافک بإحسانه العمیم فلیکن الله جل جلاله عندک على أقل المراتب مثل ذلک السلطان المملوک لربک جل جلاله الذی هو أصل المواهب أقول و لیکن کل یوم یأتی فیه وقت إنشاء المسکن الجدید کیوم العید معترفا لمولاک المجید بحقه الشامل للعبید و کن مشغولا رحمک الله ذلک الیوم و غیره بالشکر لله [له‏] جل جلاله و التحمید و التمجید و إیاک و أن یمر علیک مثل هذا الیوم و أنت متهاون بقدره و متغافل عن مولاک و عظیم شأنه و متثاقل عن واجب شکره فتسقط من [عن‏] عین عنایته و تهون و تدخل تحت ذل ذمه جل جلاله لک فی قوله‏ (وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَهٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ‏)[4] و تذکر رحمک الله أنک لو احتجت إلى فراش فی دارک و بساط تجلس علیه لمسارک ففرش ذلک الفراش و ذلک البساط بیدک کیف تکون فی المراقبه و المحبه و الخدمه له بنفسک و مالک و لسانک و أهلک و ولدک فلا یکن الله جل جلاله عندک دون هذه الحال و قد بسط لک الأرض فراشا و جعل لک فیها معاشا و تذکر رحمک الله جل جلاله منته علیک و إحسانه إلیک کیف أنزل الکعبه الشریفه و جعلها بابا إلیه و محلا لفتح أبواب عفوه و رحمته عند الجرأه علیه و استرضاک و أنت ملطخ بأنجاس الذنوب و أدناس العیوب أن تزوره إلیها و أن تکون قبله لک إذا أردت التوجه إلیه توجهت إلیها و ارحم ضعف قلبک و کبدک و رقه نفسک و جسدک فلا تعرض [تعرضها] لخطر أن یکون مولاک و مالک دنیاک و أخراک مقبلا علیک یدعوک إلیه و أنت معرض عنه متمرد علیه ویحک من أین یأتیک وجودک إذا ضیعته و من أین یأتیک بقاؤک إذا أهملته و من أین یأتیک حیاتک إذا أعرضت عنه و من أین یأتیک عافیتک إذا هربت منه و من یحمیک من بأسه الشدید و من یدفع عنک غضبه إذا غضب من قریب أو بعید و من ترجوه لنوائبک و مصائبک و أسقامک و بلوغ‏ مرامک إذا خرجت من حماه و هجرته و آثرت علیه ما لا بقاء له لولاه عد ویحک إلى الطواف حول کعبه کرمه و طف بالذل على أبواب حلمه و رحمته و سالف نعمه و أجر على الخدود دموع الخشوع و جد بماء الجفون قبل نفاد ماء الدموع و ابک على قدرک لحبه و قربه و اندب على ما فرطت فیه ندب العارف بعظیم ذنبه العاجز عن تفریج کربه فإنک تجده جل جلاله بک رحیما و عنک حلیما و علیک عطوفا و باحتمال سفهک رءوفا فلمن تدخر الذل أحق به منه و لمن تصون الدمع إذا حبسته عنه و اذکرنی بالله عند تلک الساعه فیما تناجیه جل جلاله من الدعاء و الضراعه
هر حیوان ناگزیر باید جایى داشته باشد که در آنجا سکنى گزیده و خود را از آزار و اذیّت موجودات دیگر نگاه دارد. ازاین‌رو، یکى از منّت‌ها و بخشش‌هاى بزرگ خدا، ایجاد زمین براى سکنى گزیدن موجودات است و یکى از اسرار آن این است که خداوند-جلّ جلاله-پایه‌گذارى و تدبیر ایجاد زمین را به فرشتگان و یا به ویژگان دیگر واگذار نکرده است، بلکه خود با دست قدرت و رحمت خویش این کار را عهده‌دار شده و آن را از گنج‌هاى بردبارى، گذشت و مهرورزى خویش آکنده کرده است. بنابراین، اى انسانى که خداوند تو را به نور عقل مشرف گردانیده و به ربّ الارباب اعتراف دارى، در این نکته تأمل کن که اگر در سراى نیستى، فقیر و نیازمند باشى و براى ساختن و فراهم کردن مسکنى-که براى زندگى در آن سکنى گزینى تا از گرماى تابستان و سرماى زمستان در امان باشى-پول و یا کرایه نداشته باشى، اگر در این موقعیت، پادشاه زمان بدون این‌که آن پادشاه را بشناسى و خدمت او را کرده باشى، بر تو دلسوزى کرده و با دست خود مسکنى براى تو بسازد و آن را از انواع نیکى‌هایى که بدان نیاز دارى، آکنده سازد و قلب و تن و پا و دست و افراد خانواده و فرزندان تو را به زحمت نیندازد، آن‌گاه از تو بخواهد که در آن سکنى گزینى و داخل آن بشوى و ببینىکه از انواع ذخایر آکنده است، در این موقعیت چگونه آن پادشاه بزرگ را دوست داشته و حق بزرگ او را ادا می‌کنى و چگونه به نیکوکارى فراگیر او اعتراف می‌نمایى؟ بنابراین، دست‌کم خداوند-جلّ جلاله-نیز نزد تو همانند آن پادشاه-که مملوک حضرت پروردگار-جلّ جلاله-است-باشد و این در حالى است که ریشه‌ى همه‌ى مواهب از خدا است. نیز-خداوند رحمتت کند! -در روز سالگرد ایجاد این مسکن جدید، همانند روز عید به حق فراگیر مولاى بزرگوار بر بندگان، اعتراف کن و در این روز و روزهاى دیگر، به سپاسگزارى و ستایش و بزرگداشت خداوند-جلّ جلاله-مشغول باش و مبادا چنین روزى بر تو بگذرد و تو ارزش آن را کوچک شمرده و از مولاى خود و مقام والاى او غفلت ورزى و از سپاسگزارى از او که بر تو واجب است، احساس تنبلى کنى و در نتیجه از چشم عنایت او افتاده و خوار گردیده و مورد سرزنش قرار گیرى، آنجا که می‌فرماید: «چه بسیار نشانه‌ها در آسمان‌ها و زمین که از آن‌ها روى گردانده و می‌گذرند.» نیز-خداوند رحمتت کند! -توجه کن که اگر در منزل خود براى راحتى خود به فرش و بساطى نیاز داشته باشى و پادشاه زمان با دست خود فرش و بساط براى تو بگستراند، آیا جز این است که با مال و زبان و افراد و خانواده و فرزندانت به مراقبه و دوستى و خدمت او همت می‌گمارید؟ بنابراین، مبادا خداوند-جلّ جلاله-نزد تو کمتر از آن پادشاه باشد، در حالى که زمین را به عنوان فرش براى زندگى تو گسترانیده و روزى تو را در آن قرار داده است. نیز-خداوند تو را رحمت کند! -در این روز متذکر بخشش و نیکوکارى خداوند -جلّ جلاله-به خود باش که چگونه کعبه‌ى باعظمت را فروفرستاد و آن را به عنوان درگاه خود و جایگاه گشایش درهاى گذشت و رحمت خویش هنگام گستاخى بر او، قرار داد و از تو خواست که هنگام توجه به او، روى به سوى آن کنى و با زیارت آن، از او خشنود گردى، در حالى که تو به پلیدى گناهان و زشتى عیب‌ها و کاستى‌ها آلوده‌اى. بنابراین، بر ضعف دل و بر نازکى پوست و جسم خود رحم کن و آن‌ها را در معرض این خطر قرار مده که مولى و مالک دنیا و آخرت بر تو روى آورد و تو را به سوى خود بخواند و تو از او روى گردانده و بر او گستاخى نمایى. خداوند رحمتت کند! اگر وجود خود را نابود گردانى، از کجا به دست خواهى آورد؟ اگر در بقاى خود اهمال ورزى، از کجا کسب خواهى کرد؟ اگر از زندگانى خود رو بگردانى، از کجا براى تو حاصل خواهد شد؟ اگر از تندرستى خود بگریزى، از کجا دستگیرت خواهد شد؟ و چه کسى در برابر عذاب سخت او، از تو حمایت خواهد کرد؟ و اگر از نزدیک یا دور بر تو غضب کند، چه کسى خشم او را از تو دفع خواهد کرد؟ و اگر از تحت حمایت و هجرت به سوى او خارج گردى و آنچه را که در صورت عدم وجود او بقایى ندارد، بگزینى و بر او مقدم بدارى، براى دفع گرفتارى‌ها و مصیبت‌ها از خود و رسیدن به آرزویت، به چه کسى امید دارى؟ خداوند رحمتت کند! پس به طواف بر گرد کعبه‌ى کرم او بازگرد و با خاکسارى بر درگاه بردبارى و رحمت و نعمت‌هاى گذشته‌ى او طواف کن و از روى فروتنى بر گونه‌هایت سرشک بریز و پیش از به پایان رسیدن اشک چشم، پلک‌ها را برهم بفشار و آب از آن جارى ساز و در حد توان در راه دوستى و قرب او، گریه کن و همانند کسى که به گناه بزرگ خود آگاه و از برطرف ساختن ناراحتى خود ناتوان است، بر آنچه در انجام آن کوتاهى ورزیده‌اى، ناله سر ده؛ که در این صورت، خداوند-جلّ جلاله-را نسبت به خود مهربان، بردبار، مهرورز یافته و در تحمل نابخردى‌هاى خود رؤوف خواهى دید. اگر در برابر او خاکسارى نکنى، براى چه کسى سزاوارتر از او خاکسارى خواهى کرد؟ اگر براى او سرشک نریزى، براى چه کسى اشک خواهى ریخت؟ به خدا سوگند، در آن لحظه، در ضمن مناجات و دعا و تضرّع به درگاه خدا-جلّ جلاله-از من نیز یاد کن.

فصل فیما نذکره من فضل زائد للیله یوم دحو الأرض و یومها
فصل سیزدهم، فضیلت افزون شب و روز دحو الارض
وَ هُوَ نَقَلْنَاهُ مِنْ خَطِّ عَلِیِّ بْنِ یَحْیَى الْخَیَّاطِ وَ قَدْ ذَکَرْنَا أَنَّهُ مِنْ جُمْلَهِ مَنْ رَوَیْنَاهُ عَنْهُ بِإِسْنَادٍ ذَکَرَهُ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ السُّلَمِیِّ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَقُولُ‏
در حدیثى آمده است که امیر مؤمنان على بن ابى طالب-صلوات اللّه علیه-می‌فرمود.
إِنَّ أَوَّلَ رَحْمَهٍ نَزَلَتْ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ فِی خَمْسٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَهِ
اولین رحمتى که از آسمان به سوى زمین نازل شد، در روز  بیست و پنجم ذیقعده بود.
فَمَنْ صَامَ ذَلِکَ الْیَوْمَ وَ قَامَ تِلْکَ اللَّیْلَهَ فَلَهُ عِبَادَهُ مِائَهِ سَنَهٍ صَامَ نَهَارَهَا وَ قَامَ لَیْلَهَا
از این رو، اگر کسى این روز را روزه بدارد و در شب  بیست و پنجم ذیقعده به شب‌خیزى و عبادت بپردازد، عبادت  صد سال براى او خواهد بود، به‌گونه‌اى که گویى تمام روزهاى آن را روزه داشته و شب‌هاى آن را براى عبادت به‌پا خاسته باشد.
وَ أَیُّمَا جَمَاعَهٍ اجْتَمَعَتْ ذَلِکَ الْیَوْمَ فِی ذِکْرِ رَبِّهِمْ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَتَفَرَّقُوا حَتَّى یُعْطَوْا [یُؤْتَوْا] سُؤْلَهُمْ
نیز هر گروهى در این روز براى پرداختن به یاد خداوند-عزّ و جلّ-گرد هم آیند، از هم جدا نشده خواسته‌هایشان داده می‌شود.
وَ یَنْزِلُ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ أَلْفُ أَلْفِ رَحْمَهٍ یَضَعُ مِنْهَا تِسْعَهً وَ تِسْعِینَ فِی خُلُقِ الذَّاکِرِینَ وَ الصَّائِمِینَ [الصَّافِّینَ‏] فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ وَ الْقَائِمَیْنِ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهِ
«هم‌چنین در این روز یک میلیون رحمت از جانب خدا فرود می‌آید و  نود و نه [%] از آن در حلقه‌هاى ذکر ذاکران و کسانى که این روز را روزه داشته و در این شب به عبادت پرداخته‌اند، نهاده می‌شود.
قَالَ وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی خِلَالِ حَدِیثٍ‏
در روایت دیگر آمده است که رسول خدا-صلّى اللّه علیه و آله و سلّم-در ضمن حدیثى فرمود:
وَ أَنْزَلَ اللَّهُ الرَّحْمَهَ لِخَمْسِ لَیَالٍ بَقِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَهِ فَمَنْ صَامَ ذَلِکَ الْیَوْمَ کَانَ لَهُ کَصَوْمِ سَبْعِینَ سَنَهً
«خداوند در پنج   شب باقى‌مانده از ذیقعده رحمت خود را نازل می‌کند. بنابراین، هرکس این روز را روزه بدارد، همانند روزه‌ى  هفتاد سال براى او خواهد بود.»
قَالَ وَ فِی رِوَایَهٍ
نیز براساس روایت دیگر فرمود:
فِی خَمْسٍ وَ عِشْرِینَ لَیْلَهً مِنْ ذِی الْقَعْدَهِ أُنْزِلَتِ الرَّحْمَهُ مِنَ السَّمَاءِ وَ أُنْزِلَ تَعْظِیمُ الْکَعْبَهِ عَلَى آدَمَ ع فَمَنْ صَامَ ذَلِکَ الْیَوْمَ اسْتَغْفَرَ لَهُ کُلُّ شَیْ‏ءٍ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْض‏
«در شب  بیست و پنجم ذیقعده، رحمت از آسمان فرود آمد و فرمان بزرگداشت کعبه بر حضرت آدم-علیه السّلام-نازل گردید. بنابراین، هرکس این روز را روزه بدارد، همه‌ى موجودات میان آسمان و زمین براى او طلب مغفرت می‌کنند.»
فصل فیما نذکره من الدعاء فی یوم خمس و عشرین من ذی القعده
فصل چهاردهم، دعاى روز  بیست و پنجم ذی القعده (ابتدا به فضیلت روزه در این روز پرداخته است)
رَوَیْنَاهُ بِطُرُقٍ مُتَعَدِّدَهٍ [عِدَّهٌ] مِنْهَا عَنْ جَدِّی أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الطُّوسِیِّ فِیمَا نَذْکُرُهُ فِی الْمِصْبَاحِ الْکَبِیرِ فَقَالَ قَدَّسَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ رُوحَهُ وَ نَوَّرَ ضَرِیحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ
افراد متعدد از جمله جدّم «ابو جعفر محمد بن حسن طوسى» -که خداوند جلّ جلاله روانش را پاک و قبرش را نورانى کند! -در کتاب «مصباح کبیر» آورده است:
ذُو الْقَعْدَهِ یَوْمُ الْخَامِسِ وَ الْعِشْرِینَ مِنْهُ دُحِیَتِ الْأَرْضُ مِنْ تَحْتِ الْکَعْبَهِ وَ یُسْتَحَبُّ صَوْمُ هَذَا الْیَوْمِ‏
«در روز  بیست و پنجم ذیقعده، زمین از زیر کعبه گسترانیده شد و روزه داشتن این روز مستحب است»
وَ رُوِیَ‏
و در روایت آمده است که
أَنَّ صَوْمَهُ یَعْدِلُ صَوْمَ سِتِّینَ شَهْراً
روزه‌ى آن با روزه‌ى  شصت ماه برابرى می‌کند

[1]) کافی، جلد 4، ص 149، نیز ر.ک: تهذیب، ج 4، ص 304.
[2]) من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 89
[3]) این روایت در کتاب «ثواب الاعمال» نوشته مرحوم صدوق وجود ندارد. شاید سید-رحمت الله- این روایت را از کتاب دیگری به این نام از نویسنده دیگر، نقل نموده است.
[4]) سوره یوسف، آیه 105

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا