پرسش و پاسخ

عقیده خوارج در باب خلافت چه بود؟

تنها فکر خوارج که از نظر متجددین امروز درخشان تلقی می شود، تئوری آنان در باب خلافت بود. اندیشه ای دموکرات مآبانه داشتند، می گفتند: خلافت باید با انتخاب آزاد انجام گیرد و شایسته ترین افراد کسی است که از لحاظ ایمان و تقوا صلاحیت داشته باشد، خواه از قریش باشد یا غیر قریش، از قبایل برجسته و نامی باشد یا از قبایل گمنام و عقب افتاده، عرب باشد و یا غیر عرب. آنگاه پس از انتخاب و اتمام بیعت، اگر خلاف مصالح جامعه اسلامی گام برداشت از خلافت عزل می شود و اگر ابا کرد باید با او پیکار کرد تا کشته شود.(ضحی الاسلام، ۳/۳۳۲)اینها در باب خلافت در مقابل شیعه قرار گرفته اند که می گوید: خلافت امری است الهی و خلیفه باید تنها از جانب خدا تعیین گردد، و هم در مقابل اهل سنت قرار دارند که می گویند: خلافت تنها از آنِ قریش است و به جمله «اِنَّمَا الاَئِمَّةُ مِنْ قُرَیْشٍ» تمسک می جویند.ظاهراً نظریه آنان در باب خلافت چیزی نیست که در اولین مرحله پیدایش خویش به آن رسیده باشند، بلکه آنچنان که شعار معروفشان «لا حُکْمُ اِلاّ لِلّه» حکایت می کند و از نهج البلاغه (خطبه ۴۰ و شرح ابن ابی الحدید، ۲/۳۰۸) نیز استفاده می شود، در ابتدا قائل بوده اند که مردم و اجتماع احتیاجی به امام و حکومت ندارند و مردم خود باید به کتاب خدا عمل کنند. اما بعد، از این عقیده رجوع کردند و خود با عبدالله بن وَهَب راسِبی بیعت کردند. (کامل ابن اثیر، ۳/۳۳۶)
مجموعه آثار شهید مطهری ج۱۴ ـ جاذبه و دافعه علی(ع) صفحه۳۰۱ الی ۳۰۲.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا