معارف اسلامی

دعاى مؤمنان زمان حضرت موسی

دعاى مؤمنان

موسى و هارون مدتى در میان بنى اسرائیل به تبلیغ توحید و ایمان و مبارزه و آزادى دست زدند، اما به جز اندک ایمان نیاوردند، چرا که ترس از فرعون و حکومت ظالمانه اش مانع از گرایش مردم به موسى می شد.

موسى که به همین گروه اندک نیز اطمینان خاطر نداشت بارى تقویت ایمان و روحیه آنان گفت :اگر مؤ منیند و از مسلمانانید بر خداوند توکل کنید.
آنان گفتند: بر خداوند توکل کردیم و سپس رو به جانب پروردگار بزرگ کرند و چنین دعا کردند:
ربنا لاتجعلنا فتنة للقوم الظالمین # و نجنا برحمتک من القوم الکافرین (1) ؛
بارالها، ما را هدف قوم ستمکار قرار مده و به رحمت خود ما را از شر کافران نجات بخش .
6. موسى به فرمان الهى به دعوت توحیدى ادامه می داد، اما کمتر کسى به او ایمان می آورد و فرعون ستمگر و دستگاه جبارش بر فشار خود به موسى و هارون می افزود. اما شدت عمل فرعونیان و گمراهى مردم مانع از کار موسى نشد. از این رو با ایمان کامل و با قاطعیت اعلام کرد:
افوض امرى الى الله ان الله بصیر بالعباد (2) ؛
سرنوشتم را به خدا سپردم ، به درستى که خدا بر بندگانش بیناست .
مکنت و ثروت و قدرت فرعونیان چشم ها را خیره کرده بود. مردم هم که داراى رشد عقلانى نبودند، بین موسى و مؤ منان از یک سو، و فرعون و دستگاه سلطنتش از سوى دیگر مقایسه می کردند، و پیداست وقتى که ملاک در مقایسه ، ظواهر مادى و لباس و کاخ و ملک و پول و زر باشد کفه فرعون برترى دارد و موسى و هارون به او نمی رسند. چرا که فرعون سلطان دنیاپرست و جمع کننده قدرت و ثروت بود، موسى و هارون پیام آور ایمان و اعتقاد و عدالت و آزادى بودند.
موسى که ثروت و جاه و جلال مادى فرعون و اطرافیانش را مانع گرایش مردم به توحید و تقوا می دید، در مناجات با خداوند چنین گفت :
ربنا انک اتیت فرعون و ملاه زینة و اموالا فى الحیاة الدینا ربنا لیضلوا عن سبیلک ربنا اطلس على اموالهم و اشدد على قلوبهم فلا یؤ منوا حتى یروا العذاب الالیم (3) ؛
بارالها، تو به فرعون و اطرافیانش جمال و مال در دنیا داده اى اما – آنان به جاى شکر گزارى – از راه تو گمراه شدند. بارالها، اموالشان را نابود و دلهایشان را سنگ کن – تا دیگر ایمان اجبارى نیاورند – تا آن عذاب دردناک را ببینند.
نکته
پس از این مناجات خداوند فرمود:دعاى شما مستجاب شد.
در تفسیر این آیه از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود:بین این دعا و مستجاب شدن آن نابودى فرعون چهل سال فاصله شد (4) از ین حدیث در می یابیم که گاهى ممکن است بنابه صالحى که خدا میداند اجابت دعاى ما به تاءخیر افتد که نباید ماءیوس شد بلکه همچنان باید به فضل و رحمت خداوند امیدوار بود تا زمان استجابت دعا فرا رسد.
امام صادق علیه السلام فرمود:عجب دارم از کسى که علیه او نقشه می شکند، و حیله به کار می برند؛ چرا نمی گویدافوض ‍ امرى الى الله ان الله بصیر بالعباددر حالى که خداوند در پى آن فرماید (تا موسى این جمله را گفت و کاریش را به خدا سپرد) خداوند موسى را از شر حیله هاى فرعونیان حفظ کرد.
7. آنگاه که موسى می خواهد چهل روز به میقات به کوه طور رود، برادرش هارون را به جانشینى خود می گمارد.
موسى به میقات می رود. در آن جا خواستار رؤ یت حق تعالى می شود. خداوند به او می فرماید:هرگز مرا نمی بینى ، به کوه بنگر اگر کوه پس از تجلى خداوند بر آن ، آرام گرفت مرا می بینى.
و آنگاه که خداوند بر کوه تجلى کرد، کوه خرد شد و مو سى بى هوش درافتاد وقتى که به هوش آمد خطاب به خداوند گفت :
سبحانک تبت الیک و انا اول المؤ منین (5) ؛
بارالها، منزهى ، به سوى تو توبه می کنم و من نخستین ایمان آورندگانم .
8. میقات موسى به سر آمد و پس از چهل روز به جمع مردم بازگشت . وقتى از گوساله پرستى مردم با خبر شد اندوه وجودش را فرا گرفت . به خشم آمد و الواح تورات را بر زمین افکند، و با هارون بیاویخت .
هارون گفت :برادر این مردم مرا ضعیف داشتند نزدیک بود مرا بکشند و هر چه آنان را به هدایت خواندم بى ثمر مانددر چنین شرایطى موسى دست به دعا برداشت و گفت :
رب اغفرلى ولاخى و ادخلنا فى رحمتک و انت ارحم الراحمین (6) ؛
بارالها من و برادرم را بیامرز و ما را به رحمت خود داخل کن ، تو ارحم الراحمین هستى .
9. هنگام که موسى نوبت دیگر خواست به میقات برود از میان مردم خود هفتاد نفر را انتخاب کرد و همراه خود برد. چون به میقات رسیدند، چنان لرزشى آنان را فرا گرفت که یقین به نابودى خود کردند. در چنین شرایطى موسى به دعا برخاست و چنین گفت :
رب لو شئت اهلکتهم من قبل و ایاى اتهلکنا بما فعل السفهاء منا ان هى الا فتنتک تضل بها من تشاء و تهدى من تشاء انت ولینا فاغفرلنا و ارحمنا و انت خیر الغافرین # و اکتب لنا فى هذه الدنیا حسنة و فى الاخرة انا هدنا الیک (7) ؛
10. وقتى که موسى و بنى اسرائیل از دریا گذشتند و فرعون و لشکرش در دریا غرق شدند، موسى به بنى اسرائیل رو کرد و گفت :نعمت هاى الهى را به یاد داشته باشید؛ چرا که در میان شما پیامبران و پادشاهان قرار داد و نعمت هایى به شما داد که به هیچ کس ‍ نداد، اکنون به سرزمین قدس داخل شوید.
بنى اسرائیل در پاسخ گفتند:قومی ستمگر در آن سرزمین هستند و تا زمانى که از آنجا خارج نشوند ما داخل نمی شویم ، اى موسى تو و خدایت بروید و بجنگید، ما ین جا نشسته ایم.
موسى که آن همه تلاش و تبلیغ را براى هدایت و رهانیدن آن مردم از چنگ فرعون نقش بر آب دید، دست به دعا برداشت و گفت :
رب انى لا املک الا نفسى و اخى فافرق بیننا و بین القوم الفاسقین (8) ؛
بارالها من اختیار خود و برادرم را دارم ، خودت بین ما و این قوم فاسق جدایى انداز.
در این هنگام حق تعالى فرمود: آنها باید چهل سال سرگردان در بیابان به سربرند و تو بر این مردم فاسق افسوس مخور.
——————————————
1 – یونس (10) آیات 85 – 86.
2 – غافر (40) آیه 44.
3 – یونس (10) آیه 88.
4 – تفسیر البرهان ، ج 2، ص 194.
5 – اعراف (7) آیه 143.
6 – اعراف (7) آیه 151.
7 – اعراف (7) آیات 155 – 156.
8 – مائده (5) آیه 25.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا