معارف اسلامی

اثبات روح و بعد ملکوتی انسان

براى اثبات روح و بعد ملکوتى انسان دلایل گوناگونى مطرح شده است؛۱ هر انسانى وقتى به درون خود توجه می کند؛ با علم حضورى می یابد که ویژگى هاى مادّه و جسم مانند انقسام پذیرى، دگرگونى، مکان مندى، وزن داشتن و… قابل انطباق بر روح و توانمندى هاى روحى او نیست.

موجودات مادّى و جسمانى به این دلیل که داراى کمّیّت و مقدارند، قابل تقسیم و تجزیه می باشند؛ به عنوان مثال یک پاره سنگ بیست سانتى یا یک قطعه چوب یک مترى چون داراى مقدار است، تقسیم پذیر است و می توان آنها را به دو پاره سنگ ده سانتى یا دو قطعه چوب نیم مترى تقسیم نمود. امّا هر یک از ما هنگامی که در خود تأمّل می کند این حقیقت را با علم حضورى در خود می یابد که نفس از امور مادّى نیست و آنچه را با واژه «من» از او یاد می کند، موجودى بسیط و تقسیم ناپذیر است؛ به عنوان مثال نمی توان «من» را به دو نیمه تقسیم کرد و از آن «دو نیمه من» پدید آورد. این تقسیم ناپذیرى نشان آن است که «من» جسم و ماده نیست.

پدیده هاى روحى نیز مثل علم و فکر و اراده، عشق و نفرت را نیز نمی توان مانند پدیده هاى مادّى تجزیه و تقسیم نمود.

همچنین موجودات مادّى به جهت این که داراى ابعاد سه گانه طول و عرض و عمق هستند، بى نیاز از مکان نیستند و مقدارى از فضا را اشغال می کنند، ولى روح و پدیده هاى روحى به کلّى فاقد ابعاد مذکور هستند، از این رو پدیده هاى روحى مانند: غم، شادى، تفکّر، اراده و آگاهى، داراى متراژ و وزن نیستند، بلکه داراى شاخصه هاى فرامادّى و مجرّدند و از کارکردهاى روح به شمار می آیند. ناگفته نماند، حواسّ پنجگانه و سلول هاى مغزى و عصبى نقش واسطه و انتقال را براى دریافت هاى روح برعهده دارند. به طورى که اگر با سلامتى و خوبى فعالیت خود را انجام دهند دریافت هاى روح و آگاهى، غم و شادى روح به درستى فعلیت می یابد.

شایان ذکر این که دستاوردهاى نوین در دانش «فرا روان شناسى»۲به آگاهى هاى شگفت انگیزى از روان انسان دست یافته که جز با اعتقاد به بعد روحانى و ملکوتى در انسان قابل تبیین و توجیه نیست؛ امورى مانند: تله پاتى، هیپنوتیزم، ذهن خوانى، اِخبار از غیب، کارهاى شگفت انگیز و خارق العاده اى که برخى از اصحاب ریاضت انجام می دهند، همگى دلیل بر وجود روح و بُعد فرامادّى در انسان است.

همچنین خواب هایى که پرده از روى اسرارى برداشته و حقایق مربوط به آینده و یا حقایق پنهانى مربوط به حال را کشف می نماید و از آن به «رؤیاهاى صادق» تعبیر می شود، نشانگر جنبه روحانى و ملکوتى انسان است. این گونه از رؤیاهاى صادق براى بسیارى از افراد در طول زندگى اتّفاق افتاده است.

خود حقیقت خواب بهترین گواه بر تجرّد روح است؛ به عنوان مثال فردى که در خواب می بیند به مسجد می رود، سپس از خواب بیدار می شود، اینجا سه چیز را احساس می کند؛ یکى همین بدن مادّى که به خواب رفته، دوّم بدنى که در عالم رؤیا دیده که به مسجد رفته است و سوّم آن ناظر بیرونى که دیده بدن رویایى به مسجد می رود و توانسته تشخیص بدهد این بدن رؤیایى غیر از بدن مادّى دنیوى است. این امور همگى حاکى از وجود بُعد فرامادّى در انسان می نماید.۳

پی‌نوشت‌ها
ر.ک: حسن حسن زاده آملى، گنجینه گوهر روان، قم: نشر طوبى.
.Meta Psychology
منبع: نشریه الکترونیکی پرسمان/اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها؛ انسان شناسی/مصطفی عزیزی/قم/دفتر نشر معارف/چاپ اول/بهار ۱۳۹۰/صص۳۱-۲۹.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا