نبوت در قرآن

آیا برخورد تند حضرت موسى با هارون با مقام عصمت او سازگار است؟

آیا برخورد تند حضرت موسى با هارون ـ که قرآن نقل می کند ـ با مقام عصمت او سازگار است؟

قرآن کریم در ضمن نقل داستان زندگانى حضرت موسى، می فرماید: هنگامی که موسى در حال خشم و اندوه به سوى قوم خود بازگشت گفت: پس از من بد جانشینانى براى من بودید، آیا در امر پروردگارتان عجله کردید؟ سپس موسى الواح را بر زمین افکند و سر برادرش را گرفت و به سوى خود کشید. هارون گفت: فرزند مادرم، این قوم مرا ضعیف یافتند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند. پس کارى نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا در شمار ستم کاران قرار مده.[35]
براى روشن شدن پاسخ چند نکته شایان توجه است:
1. هنگامی که موسى به میقات می رفت، هارون را جانشین خود قرار داد و به او سفارش کرد که میان قوم اصلاح کند و از مفسدان نباشد.[36]
2. هارون به طور کامل به سفارش موسى عمل کرد و هنگامی که بنى اسرائیل خواستند گوساله طلایى را بپرستند به آنان گفت: شما با این گوساله در بوته آزمایش قرار گرفته اید. مرا پیروى و اطاعت کنید، نه سامرى را.[37]
3. هارون تا آن جا که می توانست به وظیفه اش عمل کرد و از ترس این که میان بنى اسرائیل تفرقه ایجاد شود به شدت عمل روى نیاورد.[38]
4. موسى در میقات از طریق وحى الهى از انحراف بنى اسرائیل آگاه شد.[39]
5. موسى هنگامی که در میقات از انحراف بنى اسرائیل آگاه شد، سخت اندوهگین شد و زحمات چندین ساله اش را در آستانه نابودى دید. هنگامی که میان قومش آمد، با دیدن گوساله و گوساله پرستان، آتش خشمش بیشتر شعلهور گشت و به قوم خود گفت: چه بد جانشینانى در غیاب من بودید. آیا در فرمان پروردگار شتاب کردید؟ آیا پروردگار شما وعده نیکى به شما نداد، آیا عهد او طولانى شد؟[40]
6. موسى خشم و ناراحتى درونى خود را به دو صورت نمایش داد: یکى این که الواح تورات را به دور افکند؛ دیگر به گمان این که هارون در برابر این کار ناشایست، واکنش کافى نشان نداده، به او گفت: چه باعث شد وقتى دیدى آنان گمراه شدند از من پیروى نکردى؟ آیا با فرمان من مخالفت نمودى؟[41] این هنگام بود که سر برادرش را گرفت و به سوى خود کشاند.
شکى نیست که عمل بنى اسرائیل از نظر زشتى و وقاحت از حد و اندازه خارج بود، هر چند آنان به عمق زشتى کارشان پى نمی بردند، پیامبر خدا می فهمید که چه حادثه بس خطرناکى رخ داده است، که اگر واکنش تند از خود نشان ندهد، چه بسا ممکن است بنى اسرائیل به این آسانى از کردار زشت شان دست برندارند و اگر هم دست برداشته، به توحید باز گردند، باز اثر سوء آن در اعماق ذهنشان باقى بماند. بنابراین عصبانیت و خشم موسى نه براى خود و منافع شخصى که براى خدا و انحراف بنى اسرائیل بود. اگر با آن انحراف برخورد تند نمی کرد، گوساله پرستان بیدار نمی شدند. خشم موسى یک ضربه روحى روانى بود که اثر تربیتى فوق العاده اى داشت.
برخورد تند موسى با هارون براى این بود که تصور می کرد هارون به سفارش هاى او عمل نکرده است. البته پس از آن که هارون اوضاع و شرایط خود را در غیاب وى به او می گوید، موسى او را معذور می دارد و از خداوند براى خودش و او درخواست آمرزش می کند. این طلب مغفرت نه به سبب ارتکاب گناه بود، بلکه نشانه توجه آنان به عظمت مسئولیت شان در برابر خدا بود.[42]
البته شاید این کار موسى و واکنش نسبت به رفتار بنى اسرائیل و برخورد با هارون، نه از سر بى اطلاعى از عمل کرد هارون بوده، بلکه می خواسته شدت زشتى کار بنى اسرائیل را به آنان نشان دهد.
—————
[35] اعراف، آیه 150.
[36] اعراف، آیه 142.
[37] طه، آیه 90.
[38] طه، آیه 94.
[39] طه، آیه 85.
[40] اعراف، آیه 150؛ طه، آیه 86.
[41] طه، آیه 92 ـ 93.
[42] جعفر سبحانى، منشور جاوید، ج 5، ص 120 ـ 123؛ عبدالله نصرى، مبانى رسالت انبیا در قرآن، ص 281 ـ 283 و المیزان، ج 16، ص 102.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا